نزدیک شدن دلها با مهارت همدلیکردن
درست در لحظهای که حس میکنیم کسی حرفمان را میفهمد و احساسمان را درک میکند و باری از روی احساساتمان برمیدارد، همان لحظهای است که همدلی اتفاق افتادهاست.
همدلی کردن یک هنر است، هنر گوش دادن، گوشدادنی غیر از شنیدن و هنر حس کردن همان احساسی که مخاطبمان تجربهاش میکند.
در همدلی کردن، ما خودمان را به جای آدمهای دیگر میگذاریم و با کفش آنها راه میرویم و دنیا را از زاویه دید آنها میبینیم، پس همانجایی میایستیم که دیگران ایستادهاند و همان چیزهایی را میبینیم که دیگران میبینند؛ بنابراین با آنها همدل میشویم.
این همدلی بدون هرگونه قضاوت اتفاق میافتد و بدون آن که به مرزهای همدردی کردن نزدیک شود، حال آدمها را خوب میکند. پس هر وقت دنیا را از دریچه چشم دیگران دیدیم، هر زمان که شنوندهای تمامعیار شدیم و هرگاه هنگام شنیدن درددلهای دیگران از انتقاد کردن، برچسبزدن، نصیحت کردن یا کوچک شمردن مشکلات آنها پرهیز کردیم، آن وقت است که باید به سبب داشتن مهارت همدلیکردن به خودمان تبریک بگوییم.
همدلی کردن یک هنر است، هنر گوش دادن، گوشدادنی غیر از شنیدن و هنر حس کردن همان احساسی که مخاطبمان تجربهاش میکند.
در همدلی کردن، ما خودمان را به جای آدمهای دیگر میگذاریم و با کفش آنها راه میرویم و دنیا را از زاویه دید آنها میبینیم، پس همانجایی میایستیم که دیگران ایستادهاند و همان چیزهایی را میبینیم که دیگران میبینند؛ بنابراین با آنها همدل میشویم.
این همدلی بدون هرگونه قضاوت اتفاق میافتد و بدون آن که به مرزهای همدردی کردن نزدیک شود، حال آدمها را خوب میکند. پس هر وقت دنیا را از دریچه چشم دیگران دیدیم، هر زمان که شنوندهای تمامعیار شدیم و هرگاه هنگام شنیدن درددلهای دیگران از انتقاد کردن، برچسبزدن، نصیحت کردن یا کوچک شمردن مشکلات آنها پرهیز کردیم، آن وقت است که باید به سبب داشتن مهارت همدلیکردن به خودمان تبریک بگوییم.