بودن یا نبودن مساله این است
چه كسی فكر میكرد آن منولوگ عسل بدیعی در اول فیلم «بودن یا نبودن» (كیانوش عیاری) روزی تعبیر شود و بازیگری كه نقش یك بیمار منتظر پیوند قلب را بازی كرد، پس از مرگ با اهدای اعضایش نجاتبخش چند بیمار باشد. اما سرنوشت، گاهی بازیهای عجیبی دارد و كاری میكند كارنامه یك بازیگر جوان با زیست و هستیاش گره بخورد و اولین نقش بدیعی در سینما، شباهتی به آخرین نقشآفرینیاش در زندگی داشته باشد.
عسل بدیعی در اول فیلم و در نقش آنیك آوانسیان با حالتی نزار، رو به دوربین و خطاب به خانوادههایی كه عزیزانشان را از دست دادهاند و دلشان با اهدای عضو آنها نیست، از موقعیت نفسگیر خود و بیماران مشابه منتظر پیوند عضو میگوید: «انتظار نداریم خانوادههایی كه یكی از اعضاشون در اثر تصادف، سقوط از بلندی یا ناراحتیهای مغزی دچار مرگ مغزی میشن، بلافاصله اجازه بدن كه سینه عزیزشون رو بشكافن، قلبشو دربیارن و بدن یه آدم دیگه. ولی خواهشمون اینه كه حداقل به حرفامون گوش بدن. باور كنند ما به خاطر نجات زندگی خودمون، از مرگ عزیزاشون خوشحال نیستیم. به ما به چشم كفتارهای مردهخوری كه منتظر مرگ مغزی این و اون هستن نگاه نكنن.»
كیانوش عیاری بهعنوان نویسنده و كارگردان، با نبوغ و مهارتی كمنظیر در قصهگویی و تسلطی كه بر سینمای رئالیستی و واقعگرا دارد، هم این چند جمله را به دور از شعار مینویسد، میسازد و هم در كلیت، قصهای باورپذیر و تاثیرگذار خلق میكند و گام موثر و هنرمندانهای در جهت ترویج فرهنگ اهدای عضو برمیدارد اما قطعا آنچه این فرهنگسازی را كامل و جاودانه میكند، حضور درخشان عسل بدیعی است كه جز این بازی درجه یك و ایجاد باور در تماشاگر، در عمل و در زندگی واقعی هم در اولین جشن نفس در سال 1383 شركت و كارت اهدای عضو را دریافت كرد، بعد هم با تحقق این عمل خیر و انسانی، نشان داد مساله بودن یا نبودن نیست، مساله چگونه ماندن و چگونه رفتن است.
علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
عسل بدیعی در اول فیلم و در نقش آنیك آوانسیان با حالتی نزار، رو به دوربین و خطاب به خانوادههایی كه عزیزانشان را از دست دادهاند و دلشان با اهدای عضو آنها نیست، از موقعیت نفسگیر خود و بیماران مشابه منتظر پیوند عضو میگوید: «انتظار نداریم خانوادههایی كه یكی از اعضاشون در اثر تصادف، سقوط از بلندی یا ناراحتیهای مغزی دچار مرگ مغزی میشن، بلافاصله اجازه بدن كه سینه عزیزشون رو بشكافن، قلبشو دربیارن و بدن یه آدم دیگه. ولی خواهشمون اینه كه حداقل به حرفامون گوش بدن. باور كنند ما به خاطر نجات زندگی خودمون، از مرگ عزیزاشون خوشحال نیستیم. به ما به چشم كفتارهای مردهخوری كه منتظر مرگ مغزی این و اون هستن نگاه نكنن.»
كیانوش عیاری بهعنوان نویسنده و كارگردان، با نبوغ و مهارتی كمنظیر در قصهگویی و تسلطی كه بر سینمای رئالیستی و واقعگرا دارد، هم این چند جمله را به دور از شعار مینویسد، میسازد و هم در كلیت، قصهای باورپذیر و تاثیرگذار خلق میكند و گام موثر و هنرمندانهای در جهت ترویج فرهنگ اهدای عضو برمیدارد اما قطعا آنچه این فرهنگسازی را كامل و جاودانه میكند، حضور درخشان عسل بدیعی است كه جز این بازی درجه یك و ایجاد باور در تماشاگر، در عمل و در زندگی واقعی هم در اولین جشن نفس در سال 1383 شركت و كارت اهدای عضو را دریافت كرد، بعد هم با تحقق این عمل خیر و انسانی، نشان داد مساله بودن یا نبودن نیست، مساله چگونه ماندن و چگونه رفتن است.
علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
تیتر خبرها