اندازه نگه‌دار که اندازه نکوست

بررسی مرز واقع‌نمایی و سیاه‌نمایی در آثار نمایشی

اندازه نگه‌دار که اندازه نکوست

لابد شنیده‌اید می‌گویند فلانی در اثری که ساخته، پایش را فراتر از موجودیت یک مسأله اجتماعی گذاشته و در واقع سیاه‌نمایی کرده است. این اصطلاح بسیار باب شده و بحث بر سر آن زیاد است. برخی آن را برچسبی برای کاهش ساخت آثار نمایشی و ادبی با موضوعات ملتهب می‌دانند که منجر به دامن‌زدن به تولید آثار خنثی می‌شود؛ بعضی هم بر این باورند سیاه‌نمایی که در تعدادی از فیلم‌ها و سریال‌ها دیده می‌شود؛ عایدی ندارد، به‌دنبال راه‌حل بر عبور از مشکل به تصویر کشیده شده نیست و صرفا حال بد را به مخاطبان تزریق می‌کند. در حقیقت آنچه از سوی افرادی با این‌گونه نگاه مطرح می‌شود این است که عده‌ای در آثارشان بیش از اغراق مورد نیاز در اثری هنری، دست به برجسته‌سازی یک رخداد تلخ می‌زنند. با محوریت این موضوع، با حجت‌ قاسم‌زاده‌اصل که سابقه کارگردانی و نویسندگی چندین سریال و تله‌فیلم را برای تلویزیون دارد، گپ زدیم.

حجت قاسم‌زاده‌اصل، دانش‌آموخته تئاتر، نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون است و فیلمنامه تله‌فیلم‌های زیادی برای جعبه جادو نوشته و کارگردانی کرده است. «یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر»، «تنهایی»، «یادآوری» و... از این دسته هستند؛ آثاری که چه به لحاظ گروه بازیگری و چه از نظر ساختار و قصه، در زمان خود سر و شکل متفاوت و درخورتوجهی داشتند. با این کارگردان درباره اصطلاح رایج سیاه‌نمایی که در مورد برخی آثار به کار می‌برد، گپ زدیم. او در نگاه اول بر این باور بود که وقتی می‌گوییم سیاه‌نمایی، این پیش‌فرض در ذهن وجود دارد که عده‌ای هستند و قصد تخریب چهره سیستم را دارند. اما با توجه به ساختار و مراحلی که ساخت یک سریال تلویزیونی وجود دارد، خیلی نمی‌توانند این مسیر را طی کنند. قاسم‌زاده‌اصل در نگاهی دیگر به خبرنگار جام‌جم می‌گوید: باید نسبت به کسانی که سال‌ها فعالیت داشتند و خود را ثابت کردند، اعتماد وجود داشته باشد. آنها مدت‌ها برای تلویزیون کار کردند اما در عین حال شهروند معمولی هستند و حق اعتراض و انتقاد نسبت به مسائل مختلف جامعه را دارند. اگر این فرض را لحاظ کنیم، بدگمانی نسبت به سازندگان آثار نمایشی برطرف می‌شود. 
 تصویری از زندگی واقعی
از این کارگردان می‌پرسیم، پس به‌وجود سیاه‌نمایی باور دارد؟ که توضیح می‌دهد: در مورد یک موضوع یا سیاهی هست یا نیست. اگر هست و می‌خواهیم آن را نبینیم بحث دیگری است و کسی که این‌گونه نگاه می‌‌کند، می‌خواهد جامعه‌ای پاستوریزه را نشان دهد که هیج مشکلی وجود ندارد. این تصویر چقدر به واقعیت نزدیک است؟ پاسخ این سوال را به مخاطبان می‌سپارم. از طرف دیگر عده‌ای می‌خواهند جامعه‌ای را نشان دهند که همه به شکل اغراق‌شده‌ای در عذاب و تنگنا هستند که این هم منتفی است. می‌ماند تصویری از مردم عادی که با مشکلات دست به گریبان هستند و در عین‌حال زندگی عادی دارند. مثلا بیشتر مستاجرها در فصل جابه‌جایی خانه‌ها با مسائلی چون افزایش کرایه‌خانه و... مواجه هستند. این اتفاقی است که وجود دارد. نمایش این موضوع سیاه‌نمایی نیست. اگر کسی بگوید نمایش این موضوعات هم سیاه‌نمایی است که تفکری بدگمانانه نسبت به سازندگان آثار دارد؛ سازندگانی که نشان دادند بچه تلویزیون هستند، آن را می‌شناسند، از سوی این رسانه احترام دیده‌اند و به آن احترام گذاشتند. اگر رویکرد بدبینانه وجود نداشته باشد، فیلم‌ها و سریال‌ها بیشتر شبیه زندگی مردم ایران سال1401 می‌شود. 
همان‌طور که اشاره شد، عده‌ای می‌گویند نباید پشت برچسب سیاه‌نمایی برای ساخت آثار خنثی ایستاد و تعدادی هم بیان می‌کنند مقصودشان از سیاه‌نمایی نه آثار واقع‌گرا بلکه آثاری است که سیاهی موجود در بخشی از جامعه را بیش از حد بزرگ می‌کنند. برای مثال درصد افسردگی را بیش از آنچه در جامعه وجود دارد، نشان می‌دهند. قاسم‌زاده‌اصل در این‌باره عنوان می‌کند: اگر مقصود این باشد که، من با آن مشکلی ندارم. در این روند اگر کسی سیاه‎‌نمایی کرد و خواست تصویر غیرواقعی از جامعه ارائه دهد، با توجه به مراحلی که برای تصویب یک اثر وجود دارد، قاعدتا نباید امکان بروز آن وجود داشته باشد. 
 تفاوت واقع‌نمایی با سیاه‌نمایی
قاسم‌زاده‌اصل در گفت‌گویی دیگر، زمان پخش سریال یادآوری بیان کرده بود که در هیچ‌یک از کارهایش تلاش نکرده سیاه‌نمایی کند، بلکه هر آنچه را که در فضای زیستی فیلمنامه می‌طلبیده، نشان داده است. این کارگردان حالا بیان می‌کند: اصطلاح سیاه‌نمایی را زیاد شنیده‌ام اما در مورد کارهای خودم هیچ‌وقت با این مشکل مواجه نشدم. به‌نظرم واقع‌نمایی با سیاه‌نمایی فرق می‌کند و لازم است مرزهایی میان این دو تعریف شود.
او می‌افزاید: رسانه باید آینه اجتماع باشد. اگر می‌خواهیم آثاری که می‌سازیم بخشی از اعتقادات و زندگی‌مان و همچنین نمایی از زندگی مردم دوران خودمان باشد، باید واقع‌نمایی وجود داشته باشد. مخصوصا در کارهای نمایشی این موضوع بیشتر باید به چشم بخورد. در برنامه‌های گفت‌وگومحور و... که بسته به ژانر این نگاه، ممکن است این مساله وجود نداشته باشد. 
این کارگردان می‌گوید: من یک نویسنده و کارگردان هستم. علاقه دارم دغدغه‌هایم را به تصویر بکشم. اگر فضایی برایم فراهم شود، کارم را انجام می‌دهم. تلویزیون سال‌ها برای من و همکارانم هزینه کرده است و ما کار را یاد گرفته‌ایم. پس ما به‌دنبال سیاه‌نمایی نیستیم. کسی هم تا به‌حال این لفظ را برای کارهای من به کار نبرده و اگر هم نظرات متفاوتی وجود داشته، صحبت کردیم و حل شده است. 

بازتاب یک دوره
قاسم‌زاده اصل: من سیاسی نیستم و علاقه‌ای هم به سیاست ندارم. به اندازه مردم عادی مشکلات را درک می‌کنم و دو‌ست دارم کارهایی که می‌‎سازم بازتاب دوره‌ای باشد که در آن زندگی می‌کنم. 

نوشین مجلسی - گـروه رسانه