به مخاطبان امید واهی نمی‌دهیم

کامران سیف‌اللهی، تهیه‌کننده برنامه «میشه که بشه»

به مخاطبان امید واهی نمی‌دهیم

«میشه که بشه» نام برنامه‌ای در ساختار رئالیتی‌شو از شبکه نسیم است که در فصل اول در قالب 13 قسمت به موضوع تجربه‌گرایی مشاغل توسط جوانان پرداخت و در هر قسمت از آن، سه جوان با حضور یک استاد، شغلی را تجربه و در مسیر این تجربه، اتفاقات و لحظاتی جذاب خلق کردند. فصل اول این برنامه تولید مشترک شبکه نسیم و دانشگاه صداوسیما به تهیه‌کنندگی تولید دانشجویی این دانشگاه، شعیب حسینی، با طرحی از کامران سیف‌اللهی (مجری طرح) و کارگردانی سیدعماد کریمی‌فرد بود که از ۱۴ فروردین 1401، شنبه تا سه‌شنبه ساعت 22 و 15 دقیقه روی آنتن رفت. فصل دوم میشه که بشه، قرار است از مهاجرت معکوس بگوید و این روزها در حال گذراندن مرحله پیش‌تولید است. در این فصل به این نکته اشاره می‌شود که همه جوانان برای یافتن هر شغلی الزاما نیازی به مهاجرت به تهران ندارند و برخی از آنها می‌توانند در شهر خود در حرفه‌ای که مورد علاقه‌شان است مشغول به کار شوند. علاقه‌مندان برای حضور در این رئالیتی‌شو یا برنامه واقعیت‌نما که با مشارکت بنیاد برکت و شبکه نسیم ساخته می‌شود، می‌توانند به صفحه اختصاصی میشه که بشه در سایت تلوبیون مراجعه و ثبت‌نام کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگویی است با کامران سیف‌اللهی، تهیه‌کننده فصل دوم میشه که بشه تاکید می‌کند در همان حال که به مساله مهاجرت معکوس و بررسی وجود امکان آن می‌پردازند، مواظبند به سمت رویاپردازی و حرف بی‌منطق زدن و امید واهی دادن نروند.

کامران سیف‌اللهی در پاسخ به این سوال که چه شد برای فصل دوم میشه که بشه، موضوع دشوار «مهاجرت معکوس» را برگزیدند، مساله‌ای که تحققش صرفا با حرف ممکن نیست و به عوامل متعدد و از‌جمله تقویت زیرساخت‌های مقصد مهاجرت نیازمند است، به جام‌جم می‌گوید: «ما همان فضای فصل یک میشه که بشه را در فصل دوم حفظ کرده‌ایم و تجربه‌گرایی در مشاغل برایمان اولویت دارد، پس در فرم همچنان به سمت شغل‌هایی می‌رویم که جوانان می‌توانند تجربه‌اش کنند. هدف‌مان این است که خانواده‌ای، جوانی یا هر کسی فکر می‌کند می‌تواند کاری را انجام دهد، حتی فردی بازنشسته، آن حرفه را بیاموزد و انجامش دهد. پس ما، همان خط فصل اول‌مان را حفظ کرده‌ایم اما در پروسه انتخاب سوژه و در واقع در محتوا، به این سمت رفته‌ایم که اگر صاحبان این مشاغل از خارج از تهران به تهران آمده‌اند، آیا از چنین امکانی برخوردارند که مجددا به آنجا که بوده‌اند، برگردند و به کاری که می‌کنند ادامه دهند؟ پاسخ این پرسش در مورد سوژه‌های انتخابی ما، مثبت است.» 
انکار نمی‌کنیم
وی در توضیح آنچه در فصل اول میشه که بشه گذشت، می‌افزاید: «ما در فصل اول می‌خواستیم مردم مقداری چشم‌شان با مشاغلی که احتمالا کمتر دیده‌اند آشنا شود؛ با شیشه‌گری، بدلکاری، کار در باغ‌وحش، زنبورداری، شیشه‌شویی برج و... .  اکنون در فصل دوم می‌خواهیم به این نکته بپردازیم برای انجام هر کدام از این مشاغل و بسیاری از مشاغل دیگر لزومی ندارد الزاما از محل زندگی‌تان به پایتخت مهاجرت کنید. هرچند ما انکار نمی‌کنیم و می‌فهمیم انجام برخی کارها در بیرون از تهران، اگر غیرممکن نباشد، دست‌کم بسیار دشوار است. مثلا برنامه‌سازی برای رادیو و تلویزیون اما مشاغل دیگری هم هستند که امکان انجام‌شان در هر شهری وجود دارد و تنها تفاوت انجام آن در تهران با بیرون از این شهر در این است که در پایتخت دستمزد بیشتری برای انجامش می‌گیرید و در کنارش نباید فراموش کنید هزینه‌ای که برای زندگی در شهری چون تهران صرف می‌کنید بسیار بیشتر از دیگر شهرهاست و در واقع دخل و خرج‌تان سر به سر می‌شود.» 
او با تشریح استنباط ذهنی اتاق فکر برنامه میشه که بشه، توضیح می‌دهد: «استنباط ذهنی اتاق فکر برنامه میشه که بشه این بود که اگر این افراد به شرط مهیا بودن شرایط کاری در شهر خودشان دست به مهاجرت معکوس بزنند و از تهران به زادگاه‌شان برگردند، ممکن است دستمزد کمتری داشته باشد اما به همان نسبت، هزینه کمتری هم خواهند داشت؛ از اجاره خانه و خرج خورد‌و‌خوراک تا هزینه حمل‌و‌نقل و جابه‌جایی. ضمن این‌که تهران هم به‌عنوان یک پایتخت ایران، با معضلی بزرگ به نام جمعیت بیش از حد مواجه است و خطراتی احتمالی که هیچ‌کس نمی‌داند چه زمانی به وقوع می‌پیوندد آن‌ها را تهدید می‌کنند، از جمله زلزله.» 
 قالب رئالیتی‌شو
سیف‌اللهی همچنین تشریح می‌کند: «از شما می‌خواهم به جوامع اروپایی بنگرید و ببینید آنها از پایتخت‌ها به سمت دیگر شهرها و روستاها رفته و در حال تقویت زیرساخت‌های این مراکز هستند، کاری که ما یا اساسا انجام نداده‌ یا کمتر انجام داده‌ایم و همین می‌شود که یک نقاش ساختمان با خود می‌گوید من حتما باید به تهران بروم تا ماهی فلان مبلغ درآمد داشته باشم، در حالی که نمی‌داند نیمی از دستمزدش، صرف اجاره‌خانه و بقیه آن هزینه خوردو‌خوراک و رفت‌و‌آمد می‌شود و در نهایت آنچه برایش باقی می‌ماند به اندازه همان دستمزدی است که در شهر خودش می‌گیرد.» 
او با تاکید بر این که نمی‌خواهند رویاپرداز باشند و به تماشاگران این برنامه امید واهی بدهند، می‌گوید: «همه این دلایل ما را به سمت پرداختن به مهاجرت معکوس برد.»  تهیه‌کننده میشه که بشه با اشاره به ونی که در فصل اول این برنامه نیز شاهد سوار و پیاده‌شدن شرکت‌کنندگان به آن بودیم، توضیح می‌دهد: «ما این آدم‌ها را از تهران دنبال می‌کنیم و در همان ون معروف مقدمه‌ای در مورد زندگی‌شان می‌شنویم که تا‌به‌حال چه کرده‌اند و بعد با همان ون به خارج از تهران و زادگاه آن فرد می‌رویم و شغلی را که او در تهران مشغول انجام آن بود در آن شهر تجربه می‌کنیم.»  او در مورد حفظ ساختار رئالیتی‌شو در فصل دوم میشه که بشه هم می‌گوید: «من به‌شدت بر این مورد اصرار دارم و به نظرم هنوز نتوانسته‌ایم در دو ساختار رئالیتی‌شو و رئالیتی‌تی‌وی که در دنیا مرسوم است به آنچه باید و شاید دست یابیم. ما در میشه که بشه در قالب رئالیتی‌شو، فضا را می‌سازیم و شرکت‌کننده را در آن قرار می‌دهیم اما در ادامه کاری به کار او نداریم و اجازه می‌دهیم سیر طبیعی ماجرا براساس تصمیم‌ها و انتخاب‌های او پیش برود. درواقع پس از قراردادن آدم‌ها در فضای موردنظرمان دیگر فقط پشت دوربین و منتظر می‌مانیم ببینیم چه اتفاقی می‌افتد.»  سیف‌اللهی در پایان با اشاره به این‌که می‌خواهد حق دانشگاه صداوسیما و کمکی که به‌عنوان یک شتاب‌دهنده در فصل اول به کار کرده است نیز ادا شود، می‌گوید: «در فصل دوم بنیاد برکت در کنار ماست و قرار است از جوانان تجربه‌گرای علاقه‌مند به مهاجرت معکوس حمایت مالی کند.»  او توضیح می‌دهد: «دانشگاه صداوسیما در فصل دوم مشارکتی ندارد ولی ما چون بچه‌های آن دانشگاه هستیم دوست داریم از کمکی که در فصل یک به ما کرد یاد کرده و تمام تلاش‌مان را می‌کنیم در فصل دوم نیز از کمک بچه‌های همین دانشگاه بهره‌مند شویم.» 

اثبات امکان مهاجرت معکوس در «میشه که بشه»
کامران سیف‌اللهی، تهیه‌کننده تاکید می‌کند: در فصل دوم میشه که بشه ضمن حفظ فرم فصل اول یعنی توجه به تجربه‌گرایی، در تولید محتوا از حضور کسانی بهره برده‌ایم که می‌توانند نماد اثبات امکان‌پذیری مهاجرت معکوس باشند. با تاکید بر این که نمی‌خواهیم رویاپرداز باشیم و به سمت حرف بی‌منطق زدن برویم و برای جوانان‌مان امید واهی ایجاد کنیم.

نرگس کیانی - گروه رسانه