ترس از حوادث بر سر میراث

ترس از حوادث بر سر میراث

گذری به بناها و میراث و فرهنگ استان‌ها نشان می‌دهد، شرایط چندان مساعد نیست و این موضوع وقتی خیلی حاد می‌شود که بدانیم در برخی استان‌ها مثل اصفهان که با تاریخ و میراثش شهره خاص و عام شده، کارد به استخوان رسیده‌است.

وقتی از اصفهان سخن به میان می‌آید ناخودآگاه، نگاه‌ها به سمت بناهای تاریخی آن می‌چرخد. از سی‌و‌سه‌پل و منارجنبان و عالی‌قاپو گرفته تا میدان نقش‌جهان و پل خواجو  ، چهل ستون  و...اما حالا ناله‌های زار، حکایت از حال ناخوش مسجدی دارد که بخش اعظمی از اعتبار نصف‌جهان به شمار می‌آید.
مسجد شیخ‌لطف‌ا... چند سالی است که مرمت پوسته بیرونی گنبد آن شروع و همین مرمت‌ها هم می‌رود کم‌کم به میراث تبدیل شوند. از چهار سال پیش اختلافات بین کارشناسان در نحوه مرمت ترک‌های این گنبد با حواشی زیادی روبه‌رو بوده و هم‌اکنون دو‌‌رنگ‌شدن گنبد، شکل و مدل مرمت را زیر سؤال برده و مهر تاییدی بر غیراصولی بودن کارهاست. این‌که بنشینیم و ادعا کنیم بسیاری از بناهای موجود در استان‌ها و به‌خصوص اصفهان از سطح ملی فراتر رفته و جهانی هستند، درست مثل حلوا‌حلوا کردن است که هیچ دهانی را شیرین نمی‌کند. امروز مسائل و مشکلات حوزه  میراث فرهنگی نیازمند یک توجه ویژه و عزم ملی است تا بتوانیم آنها را جهانی نگه داریم.  کمبود اعتبارات برای مرمت و حفاظت و بدتر از آن نیمه‌کاره ماندن پروژه‌های مرمتی در کنار تجاوزهای گسترده به حریم‌های تاریخی، دردهایی نیستند که مردم به فکر چاره‌کردن آنها بیفتند و  این مسؤولان هستند که باید نسخه‌ای شفا‌بخش برایشان بپیچند. امروز در کنار مسجد شیخ‌لطف‌ا... که نمی‌داند دردش را به کجا ببرد، محوطه میدان نقش‌جهان و پیرامون آن هم وضعیت بسیار بدی را تجربه می‌کنند. به‌خصوص بازار اصفهان که بعد از اعلام اماکن ناایمن و قرار گرفتن نامش در این فهرست‌ها، هر لحظه تنش هزار بار می‌لرزد که مبادا حادثه‌ای بی‌خبر برایش خطری بزرگ باشد.

سید‌احمد هاشمی - گروه ایران