مشاوران خائن ایرانی

اطلاعات سوخته و غلط چطور به تصمیم‌سازی اشتباه آمریکایی منجر می‌شود؟

مشاوران خائن ایرانی

فکرش را هم نمی‌کردند اما یک انقلاب دینی در سال 1979 پیروز شد و دیگر بعد از آن، یکی از آرزوهای همیشگی ضدانقلاب، سقوط جمهوری اسلامی ظرف شش ماه آینده شد. حالا این شش ماه تا همین امروز 80بار تمدید شده است و همه براندازانی که چنین آرزویی داشتند، آن را به گور بردند. نمونه خیلی نزدیک آن هم بنی‌صدر است که به قول خودش سقوط این نظام برایش قطعی بود اما حالا او خودش مرده و جمهوری اسلامی به مسیر خود ادامه می‌دهد، بدون این‌که مانند فرانسه از آرمان اولیه خالی شود. صحبت رهبری امسال در حرم امام، فضای ضدانقلاب را حسابی متشنج کرده و بازی آنها را به هم زده است و حالا برای پول‌ها و دستمزدهایی که به اسم رصد و تحلیل وضعیت ایران تبدیل به محل درآمدشان شده بود، احساس خطر می‌کنند، چون همه سیاست‌ها وارونه تعبیر شده و به تبع آن، برنامه‌سازی علیه ایران جواب عکس داده است؛ یک جنگ روانی از پیش باخته.

رهبری فقط در چند جمله آنها را این‌طور به هم ریختند؛ آنجا که در تحلیل علت محاسبات پی در پی غلط دشمنان ایران، به نقش تعدادی از مشاوران ایرانی خائن در شکل دادن به این محاسبات در دولت آمریکا اشاره کردند و گفتند: «این مشاوران خیانتکار نه تنها به کشور خود، بلکه حتی به آمریکایی‌ها هم خیانت می‌کنند، چراکه با این مشورت‌های غلط، موجب شکست خوردن آنها می‌شوند. مصداق آن هم همین ادعای دین گریزی و زده شدن مردم از انقلاب است. تحلیلی که حتما برآمده از یک فضای گلخانه‌ای و غیرواقعی است و بیشتر تبدیل کردن آرزوها به استراتژی است. همان یک فقره تشییع میلیونی سردار محبوب، نه فقط در تهران بلکه در اهواز، قم، مشهد و کرمان دیگر جای هیچ حرفی باقی نگذاشت.  وقتی فیلم حضور عجیب و بی‌شمار مردم در بدرقه سردار منتشر شد، واکنش‌های اجتماعی زیادی داشت اما در خبری که همان زمان هم نقل شده تعجب و ترس ترامپ از این نحوه و تعداد حضور ایرانی‌ها در تشییع سردار بود که باعث شده بود او از این وضعیت به وحشت بیفتد، چون براساس اطلاعات غلط همین مشاوران خود، تصور او این بود که مردم مخالف سپاه و به‌ویژه سردار سیلمانی هستند و حالا باور آنچه خودش به چشم می‌دید، برایش سخت بود.  به همین خاطر «رویگردان شدن مردم ایران از دین، روحانیت و نظام اسلامی» نمونه‌ای از مشورت‌ها و محاسبات غلطی بود که آقا به عنوان نمونه روز شنبه در مرقد امام به آن اشاره و تاکید کردند: علاوه بر بیان این حرف‌ها از جانب آمریکایی‌ها که تحت تأثیر مشاوران ناآگاه و خائن است؛ معدود افراد ساده‌لوحی نیز در داخل کشور این سخنان غلط را در رسانه‌ها بیان می‌کنند.
اما در ادامه با بررسی نقش برخی از افرادی که به عنوان «مشاوران خائن دولت آمریکا» در شکل‌دهی به محاسبات غلط آمریکایی نقش دارند، بخشی از اقدامات و پیشنهادهای خیانتکارانه آنها را مرور می‌کنیم.  از مشاوران رسمی شاید بتوان به افرادی مثل علی واعظ یا آرین طباطبایی یا حتی عباس میلانی اشاره کرد که به طور رسمی با دولت آمریکا همکاری می‌کنند و افرادی هم که به شکل غیررسمی همکاری می‌کنند افرادی همچون سعید قاسمی‌نژاد، شیرین عبادی، اکبر گنجی، امیرعباس فخرآور و مسیح علی‌نژاد هستند. اما این افراد دقیقا چه کسانی هستند و کجا به ایران‌هراسی سرگرم‌اند؟

1- علی واعظ، عضو گروه بین‌المللی بحران در امور ایران، خبرنگار رادیوآزادی(متعلق به سیا)، تحلیلگر بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان و فردی است که در میانه برجام به عنوان تحلیلگر محل رجوع بود. او چندین دور مذاکرات در سطوح مختلف را تحت‌نظر داشت و به شکل فزاینده‌ای در آن دخیل شد.
2- آرین طباطبایی، شخص دیگری است که رد پای او هم در این قضیه مشاوران دیده می‌شود. طباطبایی از استادان دانشگاه جورج تاون در آمریکاست که سال۹۹ به عنوان مشاور ارشد معاونت کنترل تسلیحات و امنیت بین‌الملل وزارت خارجه آمریکا منصوب شد و اولین زن ایرانی بود که توانست در ایالات متحده آمریکا به رتبه ارشد سیاسی دست پیدا کند. 
طباطبایی عضو تیم مذاکره‌کننده بایدن هم بود که بعد از مدتی از تیم راب مالی، نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران جدا شد و منابع آمریکایی خروج او از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا را ناشی از اختلافات سیاسی عنوان کردند. آرین طباطبایی اکنون به کار سابق خود در دفتر معاون وزیر خارجه در امور کنترل تسلیحات و امنیت بین‌الملل ادامه می‌دهد. 
3- اما چهره دیگر، عباس میلانی است که تنها چند ساعت بعد از بیانات رهبر انقلاب و توضیحات ایشان درباره مشاوران خائن، نقاب از چهره خود برداشت و مدعی شد «رهبر، راه‌حل خروج از بحران را تکرار شعارهای تو خالی نابخرد گذشته می‌بیند اما برافتادن بساط رژیم، دور نمی‌تواند بود.» اما میلانی چه کسی است که سخنان رهبری این‌گونه به او اصابت کرده است. او در توییترش خود را مدیر برنامه در مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد و پژوهشگر در هوور معرفی می‌کند. درواقع هوور اندیشکده‌ای با نفوذ در دولت آمریکاست که از افراد مهم این کشور از قبیل دانلد رامسفلد، کاندولیزا‌رایس و مایکل لدین از فعالان پروژه براندازی در ایران تشکیل شده است؛ بنابراین اندیشکده سیاست‌گذاری عمومی یا همان نهاد هوور که میلانی در آن اشتغال دارد، نقش میلانی را به‌خوبی نشان می‌دهد. 
ضمن این‌که انستیتو هوور درباره عباس میلانی نوشته است او محقق و مدیر پروژه دموکراسی ایران در این موسسه است که تخصص او روابط آمریکا و ایران و فرهنگ، سیاست و امنیت ایران است و گفته می‌شود در آمریکا با اشخاصی مثل اکبر گنجی و بهرام بیضایی هم در ارتباط است. 
اگر بخواهیم به شکل مصداقی نشان دهیم که چگونه اطلاعات غلط به تصمیم‌سازی غلط منجر می‌شود، نمونه‌اش یک اظهارنظر میلانی است که در مصاحبه سال 88 مدعی شده بود از آیت‌ا...‌خامنه‌ای جز یک سایه بیشتر نمانده است اما حالا 13سال از آن روزها می‌گذرد، این اظهارنظر دقیقا مصداق محاسبه غلط است.
4- اما در لایه‌های غیررسمی‌تر، اسم افرادی مثل سعید قاسمی‌نژاد دیده می‌شود. وقتی به اسامی امضاکننده نامه به ترامپ نگاه می‌کنیم، به نام‌هایی برمی‌خوریم که روزی در ایران، با عنوان فعال دانشجویی مورد حمایت برخی اصلاح‌طلبان بودند اما در نهایت به کارگزاران ستاد تحریم‌های آمریکا تبدیل شدند. سعید قاسمی‌نژاد، عضو پژوهشی اندیشکده صهیونیستی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها یا FDD است که به عنوان یکی از مراکز لابی حزب لیکود در سیاست ایالات متحده شناخته می‌شود. درباره سازمانی که قاسمی‌نژاد در آن به خیانت مشغول است، باید گفت نه‌تنها رسما بازوی رژیم‌صهیونیستی در آمریکاست، بلکه با دشمنان منطقه‌ای ایران هم مرتبط است. او در یکی از مقاله‌های خود در سایت بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها نوشته بود، استمرار کمپین حقیقی فشار حداکثری، تهران را به انتخاب میان بقای رژیم یا رها کردن برنامه‌هایش برای سلطه بر منطقه وادار خواهد کرد. واشنگتن باید به فشار روی ایران و نیروهای نیابتی آن ادامه دهد و برای مذاکره عجله نکند. 
5- شیرین عبادی هم چهره دیگری است که با فعالیت در حوزه حقوقی، سعی در تصمیم‌سازی علیه جمهوری اسلامی داشته است. او در یکی از اظهارات خود با انتشار ویدئویی خطاب به فدراسیون‌های ورزشی دیگر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی مدعی شد دخالت سیاسی جمهوری اسلامی ایران در امر ورزش منتج به نارضایتی‌های عمومی و فرار بسیاری از ورزشکاران از کشور شده و بر اساس همین ادعا، خواستار محرومیت ورزشکارانی ایرانی شد، البته عبادی قبلا هم از لزوم تشدید تحریم‌ها علیه ایران گفته بود و در اردیبهشت98 در سخنرانی خود در پارلمان کانادا خواستار تحریم‌های حداکثری علیه مردم ایران شد و تاکید کرد معامله با ایران فقط باید محدود به دارو و غذا باشد.
6- مسیح علی‌نژاد، چهره شناخته شده بین ایرانیان است که به هیچ فرصتی برای ضربه به ایران نه نگفته است؛ او بهمن سال97 رسما با مایک پومپئو، وزیر خارجه ترامپ دیدار کرد و علنا خواهان تحریم صداوسیما و سپاه شد. البته از چند سال پیش، وب‌سایتی که مأموریتش را انتشار اطلاعات درباره دولت آمریکا اعلام کرده بود، فاش کرد مسیح علی‌نژاد، فعال رسانه‌ای ضدانقلاب چندین قرارداد با دولت آمریکا منعقد کرده و در فهرست حقوق‌بگیران دولت آمریکاست؛ یکی از فعالیت‌های اصلی او در صدای آمریکاست که قبلا هم بلندگوی دولت ترامپ بود و رویکرد همیشگی آن برنامه‌سازی برای پیشبرد براندازی در ایران است.  
به هرحال، مشاوران ایرانی مسوولان آمریکایی که در سیاست‌گذاری‌های غلط این کشور نسبت به ایران نقش داشته‌اند، دو گروه افراد هستند. 
یک عده، همین جریان سلطنت‌طلب و حتی منافقین هستند که برخی از چهره‌های آنها را بازخوانی کردیم و عده‌ای هم عموما افرادی هستند که مدتی در انقلاب بوده‌اند اما بعد از ماجرای 78یا 88و حتی98 به مواضع رادیکال رسیده‌اند و خط خود را از انقلاب جدا یا از کشور فرار کرده‌اند و حالا بر اساس بغض و کینه‌ای که از جمهوری اسلامی دارند، اطلاعات اشتباه به دشمن می‌دهند و به تعبیر رهبری این مشاوران خیانتکار نه تنها به کشور خود، بلکه حتی به آمریکایی‌ها هم خیانت می‌کنند. 
7- تریتا پارسی، یکی از چهره‌های سرشناس در دیپلماسی آمریکا با ایران است و گفته می‌شود نقشی مهم هم در پیشبرد توافق هسته‌ای در دوره باراک اوباما داشته است. او موسس انجمن نایاک است؛ همان لابی شورای ملی ایرانیان آمریکا که ادعا می‌کند برای پیشبرد منافع جامعه ایرانیان آمریکا بنیاد شده‌است. البته اگر ردپای گروه‌ها و افراد وابسته به این شورا را پیگیری کنیم، به موارد زیادی می‌رسیم که نشان می‌دهد این موسسه یک لابی صددرصد آمریکایی است که هدفش زدن جمهوری اسلامی است. تریتا پارسی فقط در یک نمونه مدعی بود «هدف واقعی ترور فخری‌زاده، جو بایدن و قصد او برای بازگرداندن دیپلماسی به ایران بود.» 
به هرحال مشاوران ایرانی مسؤولان آمریکایی که در سیاست‌گذاری‌های غلط این کشور نسبت به ایران نقش داشته‌اند، دو گروه افراد هستند؛ یک عده همین جریان سلطنت‌طلب و حتی منافقین هستند که برخی چهره‌های آنها را بازخوانی کردیم. عده‌ای هم عموما افرادی هستند که مدتی در انقلاب بوده‌اند اما بعد از ماجرای 78 یا 88 و حتی 98 به مواضع رادیکال رسیده‌اند و خط خود را از انقلاب جدا یا از کشور فرار کرده‌اند و حالا بر اساس بغض و کینه‌ای که از جمهوری اسلامی دارند، اطلاعات اشتباه به دشمن می‌دهند.به تعبیر رهبری، این مشاوران خیانتکار، نه تنها به کشور خود بلکه حتی به آمریکایی‌ها هم خیانت می‌کنند. 

امین صبحی - دبیر گروه سیاسی