امیدهای همیشه ناامید

مهدوی‌کیا با تیم زیر 23سال در قهرمانی آسیا به بن‌بست خورد

امیدهای همیشه ناامید

حتی فکر کردن به این نتیجه هم ناراحت کننده است؛ سه بازی، دو امتیاز و حذف از مرحله گروهی.  مهدی مهدوی‌کیا نزدیک به یک دهه شعار کار کردن روی رده‌های پایه را سر داد، با تیم آکادمی تا حدودی حرف و حدیث‌سازش بارها به اروپا رفت و به قول خودش استعدادهای متعددی را به فوتبال ایران معرفی کرد اما حالا بعد از این همه مدت، یک ناکامی بزرگ نصیب او و تیم تحت هدایتش یعنی امید ایران شد. تیم ملی امید ایران همین دو روز پیش از گردونه رقابت‌های قهرمانی آسیا در ازبکستان کنار رفت.

امیدهای ایران اول با امیدهای قطر مساوی کردند، بعد به ترکمنستان 2 بر یک باختند و در سومین بازی مرحله گروهی رقابت‌های فوتبال امیدهای آسیا مقابل ازبکستان باز هم تن به یک مساوی ناامیدکننده دیگر دادند.  تیم ایران حالا در گروه A امیدهای آسیا یا همان رقابت‌های فوتبال زیر 23 سال قاره کهن، سوم است و دیگر راهی برای صعود از این گروه ندارد. 
 المپیک بی المپیک؟
پیش‌بینی کردن آینده تیم امید ایران آن هم تا این اندازه تلخ شاید درست نباشد. اما نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که امیدهای ایران با این روند همانند تمام دهه‌های گذشته هیچ بخت و اقبالی برای صعود به المپیک ندارند. چطور می‌توان انتظار داشت تیمی که به امیدهای ترکمنستان می‌بازد به المپیک برسد؟ اصلا تیمی که از مرحله گروهی قهرمانی آسیا صعود نمی‌کند چطور می‌خواهد در مقدماتی المپیک مقابل امیدهای ژاپن و امیدهای کره‌جنوبی نتیجه بگیرد و راهی المپیک شود؟ مهدوی کیا اکنون با سوال های زیادی مواجه است. پیش از هر چیزی باید با یک آنالیز دقیق این توضیح را ارائه بدهد که تیم تحت هدایت او چه مراحلی را پشت سر گذاشت که اکنون حتی از پس ترکمنستان هم برنمی‌آید. 
 امیدهای بی ناجی
هیچ یک از مربیانی که تا امروز هدایت تیم ملی امید را بر عهده داشته‌اند، نتوانسته‌اند این تیم را به هدف اصلی که همان المپیک باشد برسانند. حالا از بحث قهرمانی آسیا و تورنمنت‌های کم اهمیت‌تر می گذاریم. هیچ‌کس، دقیقا هیچ‌کس دراین تیم موفق نبود. از محمد مایلی کهن و برانکو ایوانکوویچ گرفته تا حمید استیلی، هومن افاضلی و علیرضا منصوریان و یکی دو جین مربی داخلی و خارجی دیگر. مربی مناسب برای تیم ملی امیدهای ایران در دکان هیچ عطاری تا امروز پیدا نشده است. 
تصور می‌کردیم مهدی مهدوی‌کیا با توجه به تخصصی که از او در رده‌های پایه سراغ داشتیم گزینه‌ای «خاص» و «متفاوت» باشد اما او هم نشان داد که حداقل تا امروز چیزی از همه سرمربی‌های اسبق و سابق امید بیشتر  ندارد. البته نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت این است که شاید اصلا مربی درد امیدها نیست. درد و رنج این تیم را باید در مسائل مهم و پایه‌ای دیگر نظر امکانات و برنامه ریزی جست‌وجو کرد. 

در انتظار فرار بزرگ
تیم ملی امید ایران به یک فرار بزرگ نیاز دارد، فراری از جنس همان‌هایی که مهدوی‌کیا در دوران اوج فوتبالی‌اش در مستطیل سبز انجام می‌داد و مانند باد به دروازه حریف می‌رسید. این فرار باید تیم ملی امید را از میان همه ناامیدی‌ها، بی فکری‌ها، بی تدبیری‌ها و بی‌امکاناتی‌ها عبور بدهد و به رویای بزرگ المپیک برساند. اصلا رسیدن به رویای المپیک فقط یک فرار اساسی می‌خواهد.  کاش مهدوی‌کیا تخصص بزرگ «فرار» را این‌بار در تیم ملی امید از خود نشان بدهد. هر چند تا امروز هم برای عملی کردن این فرار، کلی تعلل و تاخیر کرده است.

هیلدا حسینی‌خواه - گروه ورزش