چهرهها
هدیه آزادی شهریار
در همه این سالها که چهرههای سرشناس (یا همان سلبریتیها) به کمک فضای گسترده مجازی بهعنوان یک الگو معرفی شدهاند کمتر رفتاری از آنها سرزده که به مذاق مردم و شهروندان خوش بیاید! از اساس، بسیاری از کارشناسان اجتماعی معتقدند جایگاه این چهرهها در جامعه ایرانی بد تعریف شده و همین موضوع است که بسیاری از این هراس دارند که آنها بتوانند جای مرجعیت رسانهها را در میان شهروندان بگیرند. اما حداقل در ایران بودهاند چهرههای سرشناسی که خلاف اکثریت آنها عمل میکردهاند، دلشان برای مردم و مملکتشان میتپیده و این حس درونی را نه با غوغاسالاری و هیاهو که در سکوت و دور از هر دوربین و نوچههای احتمالیشان انجام میدادهاند. یکی از نمونههای آشکار این افراد شاید علی دایی، بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران باشد. کسی که به دور از جنجالهای معمول رسانهای سلبریتیهای دیگر گره از مشکل یک هموطن باز میکند. کار تازه او پادرمیانیاش برای آزادی یک زندانی محکوم به قصاص بعد از گذشت حدود 17سال است. ماجرا این بوده، این زندانی که به قصاص محکوم شدهبود و در زندان مرکزی بوشهر به سر میبرد، با میانجیگری و پرداخت مبلغ مورد درخواست اولیایدم از سوی علی دایی، از زندان مرکزی بوشهر آزاد شدهاست. البته که رئیس اداره زندان مرکزی بوشهر از این حرکت سخاوتمندانه علی دایی با لوح سپاس، تقدیر کرد اما همه ما میدانیم قدردانی از شهریار فوتبال ایران ارادتی است که شهروندان جامعه به او دارند.
یک گنج بیرنج
کشور کلمبیا حداقل در فضای ذهنی ما کشور عجیبوغریبی است. برای این شگفتی البته که ملاکهای بسیاری داریم. از حجم قابلتوجه حضور کارتلهای موادمخدر گرفته تا حضور جداییطلبان فارک در جنگلهای این کشور که تا همین چند سال پیش هم اسلحهبهدست با دولت مرکزی در حال جنگ بودند. اصلا شاید نام هیچ رئیسجمهور یا بازیگر سینمایی از این کشور به یادمان نماندهباشد اما بدون شک پابلو اسکوبار، قاچاقچی مشهور کلمبیایی را به یاد داریم. هرچند بیانصافی است وقتی از کلمبیا حرف میزنیم گابریل مارکز و
«صد سال تنهایی» یا حتی والدراما و هیگوئیتا، بازیکنهای فوتبالشان به یادمان نیاید. از این که بگذریم حالا نام رئیسجمهور این کشور سر زبانها افتاده؛ نه به واسطه اجرای سیاستی موفق یا کار خارقالعاده دیگری بلکه بهدلیل کشف یک گنج ناب در دریایی تحت کنترل این کشور! ایوان دوکه، رئیسجمهور کلمبیا اعلام کرده مسؤولان نیروی دریایی این کشور در حال جستوجوی یک کشتی غرقشده اسپانیایی مملو از گنج بودند که دو کشتی دیگر را نیز در نزدیکی آن کشف کردند. این کشتی اسپانیایی «سنخوزه» نام دارد که سال ۱۷۰۸ توسط بریتانیا نزدیک بندر کارتاگنا در دریای کارائیب کلمبیا غرق شدهبود. از این کشتی بهعنوان «جاممقدس» یاد میشود. آنطور که او گفته این کشتی حامل بزرگترین محموله اشیای قیمتی بوده که تاکنون در دریا گم شدهاست.
اردوغان همچنان میتازد
چه بخواهیم چه نخواهیم، چه دوستش داشتهباشیم و چه از سیاستهای او خوشمان نیاید، رجب طیب اردوغان یک سیاستمدار پرحاشیه است. در کشورش هم طرفدار سینهچاک دارد و هم مخالف قسمخورده. گاه برای پیوستن به اتحادیهاروپا از تغییر قانون اساسی گرفته تا سرکوب مخالفان هر کاری میکند و گاه بهراحتی آبخوردن، عطای این پیوستن را به لقایش میبخشد.وقتی کل اتحادیهاروپا در پی پیوستن دو کشور سوئد و فنلاند به ناتو هستند، او یکتنه روبهروی این تصمیم قد علم میکند و میگوید اجازه این تصمیم را نخواهدداد! داستان تازه او که حالا دوباره نام اردوغان را به صدر خبرها کشانده، تصمیمش بر رویای تکرار ریاستجمهوری است؛ تصمیمی که بسیار مورد توجه قرار گرفته، هوادارانش را خوشنود و مخالفان را عصبانی کردهاست. او همین روز گذشته به صورت رسمی اعلام کرد در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده ترکیه، مجددا وارد رقابتهای انتخاباتی خواهدشد. این اعلام رسمی اما از جایی مورد انتقاد برخی قرار گرفته که بدانیم رئیسجمهور ترکیه حدود ۲۰سال است قدرت را در این کشور در اختیار دارد. فارغ از همه اینها اما بسیاری انتخابات سال آینده ترکیه را یکی از حساسترین انتخابات در تاریخ معاصر این کشور ارزیابی میکنند. بزنگاهی تاریخی که نقش اول آن بدون شک به نام رجیب طیب اردوغان است.
اعجوبه، آکتور سینما
کم نبودهاند فوتبالیستهایی که جذب دنیای سینما شدهاند. اساسا جهان سینما توان جذب هر ستارهای در هر حوزهای را داشتهاست. نمونههای داخلی آن را هم کم نداشتیم. از مرحوم دهداری بگیرید تا همین پژمان جمشیدی که حالا در سطح اول سینمای ایران است و حتی اینبار نامزد دریافت معتبرین جایزه سینمایی ایران هم شدهاست. در فوتبال جهان اما عموما حضور بازیگران یا در نقش خودشان بوده یا اگر هم نقشی داشتهاند این نقشها چندان به چشم نیامدهاست. البته که این گزاره یک مثال نقض مهم بهنام اریک کانتونا دارد. او پس از فوتبال، هم در تئاتر و هم در سینما تکحضورهای درخشانی داشتهاست. فوتبالیست تازه بازیگر شده اما نامش لیونل مسی است. این تصمیم از هر جهت باعث شگفتی است. اول اینکه او همچنان در تراز جهانی از بهترینهای فوتبال جهان است و این میتواند به افت فاحش او آن هم در آستانه جامجهانی بینجامد. دیگر اینکه اساسا یکی از ایرادات بازی او هم نداشتن توان در رهبری و نداشتن شخصیتی کاریزماتیک و تاثیرگذار است که خب، یکی از مولفههای مهم و اصلی در جهان سینماست اما او بالاخره بهعنوان بازیگر در یک سریال تلویزیونی معروف ظاهر شده. این فوتبالیست مشهور که رکورددار کسب توپطلاست در یک سریال تلویزیونی آمریکایی لاتین به نام «Los Protectores» نقشآفرینی میکند.
زحمت ما میداری!
قصه مالیات پزشکان دیگر از فرط تکرار گذشته و دارد به موضوعی عجیب تبدیل میشود. بحث بر سر مالیات آنها از چند سال پیش آغاز شد و هر ترفندی که سازمان مالیاتی به کار بست با پاتک جمعیت کوچکی از پزشکان روبهرو شد. در ابتدای بحث که اساسا بسیاری از پزشکان زیر بار مالیات نرفتند و وقتی که استفاده از «کارتخوان» برای مطبها اجباری شد، بسیاری از آنها همچنان از این کار سر باز زدند. نظارتها که دقیقتر شد، اتفاقاتی عجیبتر هم افتاد. نامه رئیس وقت سازمان نظام پزشکی به سازمان امور مالیاتی - که هنوز هم در حافظه شبکهجهانی اینترنت با یک جستوجوی معمولی قابل مشاهده است - حکایت از این داشت که از سوی او عنوان شدهبود بسیاری از پزشکان طرز استفاده از دستگاه پوز را نمیدانند! ماجرا هنوز هم ادامه دارد، تلاش سازمان امور مالیاتی و سر باز زدن برخی پزشکان در مالیات دادن. حالا اما داوود منظور، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور آب پاکی را روی دست برخی فعالان اقتصادی و پزشکان ریخته و به قول حافظ اعلام کرده عرض خود میبری و زحمت ما میداری. او گفته «فعالان اقتصادی و پزشکان نه خود را به زحمت بیندازند نه مردم را ؛ چرا که ما در پایان سال هم حسابهای تجاریشان را بررسی میکنیم هم پوزها را!» به نظر میرسد ماه عسل برخی پزشکان در نپرداختن مالیات به آخر رسیدهاست.
در همه این سالها که چهرههای سرشناس (یا همان سلبریتیها) به کمک فضای گسترده مجازی بهعنوان یک الگو معرفی شدهاند کمتر رفتاری از آنها سرزده که به مذاق مردم و شهروندان خوش بیاید! از اساس، بسیاری از کارشناسان اجتماعی معتقدند جایگاه این چهرهها در جامعه ایرانی بد تعریف شده و همین موضوع است که بسیاری از این هراس دارند که آنها بتوانند جای مرجعیت رسانهها را در میان شهروندان بگیرند. اما حداقل در ایران بودهاند چهرههای سرشناسی که خلاف اکثریت آنها عمل میکردهاند، دلشان برای مردم و مملکتشان میتپیده و این حس درونی را نه با غوغاسالاری و هیاهو که در سکوت و دور از هر دوربین و نوچههای احتمالیشان انجام میدادهاند. یکی از نمونههای آشکار این افراد شاید علی دایی، بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران باشد. کسی که به دور از جنجالهای معمول رسانهای سلبریتیهای دیگر گره از مشکل یک هموطن باز میکند. کار تازه او پادرمیانیاش برای آزادی یک زندانی محکوم به قصاص بعد از گذشت حدود 17سال است. ماجرا این بوده، این زندانی که به قصاص محکوم شدهبود و در زندان مرکزی بوشهر به سر میبرد، با میانجیگری و پرداخت مبلغ مورد درخواست اولیایدم از سوی علی دایی، از زندان مرکزی بوشهر آزاد شدهاست. البته که رئیس اداره زندان مرکزی بوشهر از این حرکت سخاوتمندانه علی دایی با لوح سپاس، تقدیر کرد اما همه ما میدانیم قدردانی از شهریار فوتبال ایران ارادتی است که شهروندان جامعه به او دارند.
یک گنج بیرنج
کشور کلمبیا حداقل در فضای ذهنی ما کشور عجیبوغریبی است. برای این شگفتی البته که ملاکهای بسیاری داریم. از حجم قابلتوجه حضور کارتلهای موادمخدر گرفته تا حضور جداییطلبان فارک در جنگلهای این کشور که تا همین چند سال پیش هم اسلحهبهدست با دولت مرکزی در حال جنگ بودند. اصلا شاید نام هیچ رئیسجمهور یا بازیگر سینمایی از این کشور به یادمان نماندهباشد اما بدون شک پابلو اسکوبار، قاچاقچی مشهور کلمبیایی را به یاد داریم. هرچند بیانصافی است وقتی از کلمبیا حرف میزنیم گابریل مارکز و
«صد سال تنهایی» یا حتی والدراما و هیگوئیتا، بازیکنهای فوتبالشان به یادمان نیاید. از این که بگذریم حالا نام رئیسجمهور این کشور سر زبانها افتاده؛ نه به واسطه اجرای سیاستی موفق یا کار خارقالعاده دیگری بلکه بهدلیل کشف یک گنج ناب در دریایی تحت کنترل این کشور! ایوان دوکه، رئیسجمهور کلمبیا اعلام کرده مسؤولان نیروی دریایی این کشور در حال جستوجوی یک کشتی غرقشده اسپانیایی مملو از گنج بودند که دو کشتی دیگر را نیز در نزدیکی آن کشف کردند. این کشتی اسپانیایی «سنخوزه» نام دارد که سال ۱۷۰۸ توسط بریتانیا نزدیک بندر کارتاگنا در دریای کارائیب کلمبیا غرق شدهبود. از این کشتی بهعنوان «جاممقدس» یاد میشود. آنطور که او گفته این کشتی حامل بزرگترین محموله اشیای قیمتی بوده که تاکنون در دریا گم شدهاست.
اردوغان همچنان میتازد
چه بخواهیم چه نخواهیم، چه دوستش داشتهباشیم و چه از سیاستهای او خوشمان نیاید، رجب طیب اردوغان یک سیاستمدار پرحاشیه است. در کشورش هم طرفدار سینهچاک دارد و هم مخالف قسمخورده. گاه برای پیوستن به اتحادیهاروپا از تغییر قانون اساسی گرفته تا سرکوب مخالفان هر کاری میکند و گاه بهراحتی آبخوردن، عطای این پیوستن را به لقایش میبخشد.وقتی کل اتحادیهاروپا در پی پیوستن دو کشور سوئد و فنلاند به ناتو هستند، او یکتنه روبهروی این تصمیم قد علم میکند و میگوید اجازه این تصمیم را نخواهدداد! داستان تازه او که حالا دوباره نام اردوغان را به صدر خبرها کشانده، تصمیمش بر رویای تکرار ریاستجمهوری است؛ تصمیمی که بسیار مورد توجه قرار گرفته، هوادارانش را خوشنود و مخالفان را عصبانی کردهاست. او همین روز گذشته به صورت رسمی اعلام کرد در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده ترکیه، مجددا وارد رقابتهای انتخاباتی خواهدشد. این اعلام رسمی اما از جایی مورد انتقاد برخی قرار گرفته که بدانیم رئیسجمهور ترکیه حدود ۲۰سال است قدرت را در این کشور در اختیار دارد. فارغ از همه اینها اما بسیاری انتخابات سال آینده ترکیه را یکی از حساسترین انتخابات در تاریخ معاصر این کشور ارزیابی میکنند. بزنگاهی تاریخی که نقش اول آن بدون شک به نام رجیب طیب اردوغان است.
اعجوبه، آکتور سینما
کم نبودهاند فوتبالیستهایی که جذب دنیای سینما شدهاند. اساسا جهان سینما توان جذب هر ستارهای در هر حوزهای را داشتهاست. نمونههای داخلی آن را هم کم نداشتیم. از مرحوم دهداری بگیرید تا همین پژمان جمشیدی که حالا در سطح اول سینمای ایران است و حتی اینبار نامزد دریافت معتبرین جایزه سینمایی ایران هم شدهاست. در فوتبال جهان اما عموما حضور بازیگران یا در نقش خودشان بوده یا اگر هم نقشی داشتهاند این نقشها چندان به چشم نیامدهاست. البته که این گزاره یک مثال نقض مهم بهنام اریک کانتونا دارد. او پس از فوتبال، هم در تئاتر و هم در سینما تکحضورهای درخشانی داشتهاست. فوتبالیست تازه بازیگر شده اما نامش لیونل مسی است. این تصمیم از هر جهت باعث شگفتی است. اول اینکه او همچنان در تراز جهانی از بهترینهای فوتبال جهان است و این میتواند به افت فاحش او آن هم در آستانه جامجهانی بینجامد. دیگر اینکه اساسا یکی از ایرادات بازی او هم نداشتن توان در رهبری و نداشتن شخصیتی کاریزماتیک و تاثیرگذار است که خب، یکی از مولفههای مهم و اصلی در جهان سینماست اما او بالاخره بهعنوان بازیگر در یک سریال تلویزیونی معروف ظاهر شده. این فوتبالیست مشهور که رکورددار کسب توپطلاست در یک سریال تلویزیونی آمریکایی لاتین به نام «Los Protectores» نقشآفرینی میکند.
زحمت ما میداری!
قصه مالیات پزشکان دیگر از فرط تکرار گذشته و دارد به موضوعی عجیب تبدیل میشود. بحث بر سر مالیات آنها از چند سال پیش آغاز شد و هر ترفندی که سازمان مالیاتی به کار بست با پاتک جمعیت کوچکی از پزشکان روبهرو شد. در ابتدای بحث که اساسا بسیاری از پزشکان زیر بار مالیات نرفتند و وقتی که استفاده از «کارتخوان» برای مطبها اجباری شد، بسیاری از آنها همچنان از این کار سر باز زدند. نظارتها که دقیقتر شد، اتفاقاتی عجیبتر هم افتاد. نامه رئیس وقت سازمان نظام پزشکی به سازمان امور مالیاتی - که هنوز هم در حافظه شبکهجهانی اینترنت با یک جستوجوی معمولی قابل مشاهده است - حکایت از این داشت که از سوی او عنوان شدهبود بسیاری از پزشکان طرز استفاده از دستگاه پوز را نمیدانند! ماجرا هنوز هم ادامه دارد، تلاش سازمان امور مالیاتی و سر باز زدن برخی پزشکان در مالیات دادن. حالا اما داوود منظور، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور آب پاکی را روی دست برخی فعالان اقتصادی و پزشکان ریخته و به قول حافظ اعلام کرده عرض خود میبری و زحمت ما میداری. او گفته «فعالان اقتصادی و پزشکان نه خود را به زحمت بیندازند نه مردم را ؛ چرا که ما در پایان سال هم حسابهای تجاریشان را بررسی میکنیم هم پوزها را!» به نظر میرسد ماه عسل برخی پزشکان در نپرداختن مالیات به آخر رسیدهاست.