«جامجم» بررسی میکند
دستاندازهای استقلال بانکمرکزی
استقلال بانکمرکزی، حدود نیم قرن پیش مطرح شد و تا آن زمان، کسی با این واژه آشنایی نداشت. حتی تا قبل از بحران مالی 2008، استقلال بانکمرکزی به معنای استقلال در دستیابی به ثبات قیمتها بود تا سیاستمداران نتوانند روی اهداف و افراد در بانکمرکزی تاثیر بگذارند. با تاکید بر موضوع استقلال، بانکهای مرکزی خواستار دامنه وسیعتری از قدرت و حتی مداخله دولتها شدند. بانکهای مرکزی درک کردند برای مقابله با بحرانهای پیش رو و اثربخشی بیشتر، به دخالت و کمک دولت و هماهنگی میان سیاست مالی و پولی نیاز دارند. بنابراین اجماع قبلی و مفهوم سنتی استقلال بانکمرکزی تغییر کرد و اثرگذاری حداکثری از طریق ارتباط و هماهنگی متقابل سیاست مالی و پولی و تجهیز بانکهای مرکزی به ابزارهای نوین مدیریت بحران در اولویت قرار گرفت.
اجرای سیاست های رشدی و ضد تورمی
چندی پیش محمدرضا فرزین، مدیرعامل بانکملی ایران در این باره اعلام کرد، منظور اصلی از استقلال بانکمرکزی، استقلال ابزاری است. به این معنا که وزیر اقتصاد، نرخ تورم را بهعنوان یک هدف اعلام کرده و این هدف را به بانکمرکزی ابلاغ میکند. بانکمرکزی نیز سیاستهای لازم برای رسیدن به این هدف را تعیین میکند و بر اساس آن، عمل میشود. در واقع آنچه تحت عنوان استقلال بانکمرکزی مطرح است،استقلال عملیاتی و ابزاری است که با اقتدار بانکمرکزی همراه است. یعنی بانکمرکزی هم متولی و مسئول این کار است و هم از همه ابزارهای لازم در این باره برخوردار است. ساختار باید به گونهای باشد که بانکمرکزی بتواند مقتدرانه سیاستهای پولی را با استقلال عملیاتی که دارد، اعمال کند. ضمن اینکه باید بقیه اجزای سیاستگذاری اقتصاد کلان نیز با آن هماهنگ باشند. به خصوص امروزه که ما با مباحثی درباره ورود مجلس به سیاست پولی و اعتباری نیز مواجهیم.
باید مدت زمان مسئولیت، نحوه انتخاب و برکناری رئیس کل بانکمرکزی، ترکیب و مدت زمان مسئولیت، نحوه انتخاب و برکناری اعضای هیات سیاستگذار پولی، اهداف و وظایف بانکمرکزی و میزان اولویت هدف پیگیری ثبات قیمتها در بین سایر اهداف، چگونگی تامین کسری بودجه دولت و شرایط استقراض از بانکمرکزی و میزان محدودیت بانکمرکزی در تامین مالی دولت، میزان کنترل بانکمرکزی در هدفگذاری سیاست پولی، میزان کنترل بانکمرکزی در نحوه و زمان استفاده از ابزارهای سیاست پولی، نحوه انتخاب بودجه بانکمرکزی، نحوه حل اختلاف بین دولت و بانکمرکزی، میزان پاسخگو بودن بانکمرکزی و چگونگی این پاسخگویی و میزان شفافیت بانکمرکزی در ارائه اطلاعات و میزان اعتبار آن نزد مردم توجه داشت.
استقلال به معنای عملکرد جزیرهای نیست
محمدرضا رنجبر فلاح، استاد دانشگاه در این باره به جامجم گفت: تفاسیر و دیدگاههای مختلفی درباره استقلال بانکمرکزی وجود دارد؛ برخی دیدگاهها به نحوی از استقلال میگویند که گویا جزیره کاملا مستقل از نظام اقتصادی کشور قرار میگیرد اما در واقعیت اینطور نیست. وی ادامه داد: منظور از استقلال این است که نظام بودجهای دولت یا احزاب خاصی که مراکز قدرت را در اختیار دارند، نتوانند بر نظام پولی کشور تسلط داشته باشند و بخواهند از آن منابع برای تحکیم منافع حزبی خود برخلاف منافع ملی بهرهبرداری کنند. این استاد دانشگاه گفت: برخی دولتها به جای اینکه فقط به منابع مالیاتی و درآمدهای بودجهای اکتفا کنند، میخواهند از منابع بانکمرکزی و منابع سپردهای مردم استفاده کنند اما اینجاست که بانکمرکزی باید مقتدرانه بایستد و با نظارت و ابزارهای کنترلی خود، امور را هدایت کند. استقلال بانکمرکزی اصلا به معنای جزیره مستقل عمل کردن نیست و کاملا در ارتباط با دیگر بخشهای اقتصادی است و هماهنگ عمل میکند؛ اما به محض اینکه در مقطعی احساس خطر میکند باید بتواند ایستادگی کند و اجازه دستدرازی به منابع را ندهد. ضمن اینکه از ابزارها به نحو موثری برای تحقق اهداف و سیاستهایی که بر آن پایبند است، استفاده کند.
محمدحسین علیاکبری - گروه =اقتصاد
-
لزوم تحولگرایی در حوزه فرهنگ
-
بازدارندگی نوین در منطقه یا چپاول نوین
-
سلام بر شهید کانال کمیل
-
جنگ اطلاعاتی با اوباش اجارهای
-
باجگیری به وقت بروکسل
-
ارزآوری انیمیشن پسافتادگی سینمای زنده
-
دستاندازهای استقلال بانکمرکزی
-
خاموشی امنیت در تاریکی شهر
-
ایران همچنان مولفههای تمدنسازی دارد
-
دروغ تاج دار!
-
سینمای لیبرال با کارت شهروندی شیطان
-
آب در چکمه اروپا
-
برای نجات مردم به آنها سنگ میزدم!
-
اوجگیری بیقانونی ایرلاینها
-
اتوبوس حرکت کرد!