الگوسازی جز با کار هنری انجام نمی‌شود

رهبر معظم انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران همایش حضرت حمزه (ع):

الگوسازی جز با کار هنری انجام نمی‌شود

بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران همایش حضرت حمزه (علیه‌السلام) که در تاریخ پنجم بهمن ۱۴۰۰ برگزار شده بود، صبح روز پنجشنبه 14 بهمن در محل برگزاری این همایش در قم منتشر شد.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در این دیدار با تشکر از بزرگداشت جناب حمزه (عموی پیامبر بزرگوار اسلام)، منابع علمی و تحقیقی این همایش را زمینه مناسبی برای فرهنگ‌سازی و الگوسازی از آن شخصیت بزرگ اسلام دانستند و گفتند: با وجود نقش برجسته جناب حمزه در تاریخ اسلام به‌ویژه در هجرت به مدینه و رشادت او در جنگ‌های با کفار اما این شخصیت ارزشمند غریب است و باید از زندگی این بزرگوار و دیگر صحابه برجسته اما ناشناخته پیامبر همچون عمار، سلمان، مقداد و جعفر بن ابی‌طالب در قالب‌های هنری و نمایشی تصویرسازی شود. ایشان، هدف پیغمبر اکرم(ص) از مأمور کردن زنان مدینه به گریه بر جناب حمزه پس از شهادت و معرفی او به‌عنوان سیدالشهدا را، الگوسازی از این شخصیت شجاع و فداکار برای همیشه تاریخ و همه مسلمانان دانستند و خاطرنشان کردند: دو عنصر مهم الگوساز در شخصیت جناب حمزه، «قدرت شناخت» و «اراده قوی و عزم راسخ» او است. رهبر انقلاب با اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین، جناب حمزه را از مصادیق «مؤمنان صادق بر عهد الهی» خواندند و گفتند: مراکز حوزوی و دستگاه‌های تبلیغی همت خود را بر تربیت شخصیت‌هایی قرار دهند که مصداق معارف الهی و احکام اسلامی باشند چرا که چنین شخصیت‌هایی قادر به نجات جامعه در مواقع حساس هستند و با وجود آنها تشکیل تمدن اسلامی قطعی خواهد بود. متن مشروح بیانات رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:

بسم‌ا...الرّحمن‌الرّحیم
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة ا... علی اعدائهم اجمعین.
حقیقتا خیلی متشکرم از شما آقایان محترم که به این فکر افتادید و این اقدام بزرگ را انجام دادید. البته این یک مقدمه است؛ یعنی این اقدام شما و این بزرگداشت جناب حمزه (سلام‌ا... علیه) یک زمینه‌سازی و منبع‌سازی است برای کارهای بعدی. کار اصلی را بایستی هنر انجام بدهد و حتما بایستی هنرهای نمایشی، هنرهای زبانی و تجسمی به کار برود برای این قضیه تا مقصود از تکریم و بزرگداشت شخصیتی مثل جناب حمزه حاصل بشود؛ والا با صِرف بزرگداشت (به نتیجه نمی‌رسد)، خب حالا ممکن است چون در رسانه‌ها پخش می‌شود، یک برهه‌ای از زمان، اسم این بزرگوار پخش بشود؛ لکن آن کاری که شما می‌خواهید انجام بدهید و می‌خواهید فرهنگ‌سازی بکنید و الگوسازی بکنید، جز با کار هنری به‌طور کامل انجام نمی‌گیرد و ناقص خواهد ماند. بنابراین کارتان بسیار خوب است. هر چه می‌توانید ــ همان‌طور که اشاره هم کردید و درست است ــ بر اتقان تکیه کنید و کیفیت را بالا ببرید؛ این موجب می‌شود که آن کسی که می‌خواهد کار هنری بکند، منابع لازم و مستندات لازم را در اختیار داشته باشد.
جناب حمزه از اصحاب غریب و ناشناخته
رسول ا... است

اما چند جمله‌ای درباره جناب حمزه (علیه‌السلام). واقعا ایشان یکی از اصحاب غریب رسول‌ا... (صلّی ا... علیه و آله و سلّم) است، آن هم با آن نقشی که ایشان داشته است. در هنگام ایمان آوردنش، آن کیفیت ایمان آوردن این بزرگوار است که علنا فریاد می‌زند من مسلمان شدم و اعلام اسلام می‌کند، بعد از آن‌که به گفته ابن‌اثیر یک کتک مفصلی به ابوجهل می‌زند ــ در اُسدالغابه، ابن‌اثیر این‌جوری می‌گوید ــ بعد، مساله هجرت، ورود در مدینه و تأثیراتی که شخصیت ایشان داشته در بنای این عمارت باشکوه اسلامی که پیغمبر می‌خواهد در آن محیط کوچک انجام بدهد؛ بعد، بنا بر یک روایت، اولین سریه‌ای که پیغمبر می‌فرستند سریه جناب حمزه است که برای او پرچم می‌بندند و او را می‌فرستند به جنگ؛ بعد هم در جنگ بدر و آن حرکت عظیمی که ایشان و آن دو بزرگوار دیگر انجام دادند و بعد هم در جنگ اُحد. وقتی که جناب حمزه می‌جنگید، یک علامتی با خودش داشت؛ در لباسش و هیاتش یک علامتی داشت ــ ظاهرا در جنگ بدر است ــ یکی از آن اسرا می‌گوید صاحب آن علامت چه کسی بود؟ گفتند حمزه‌بن‌عبدالمطلب بود؛ گفت هر چه به سر ما آمد به وسیله او آمد؛ او بود که در بدر پدر لشکر کفار را درآورد! یعنی یک چنین شخصیتی بود؛ با این وضعیت، این بزرگوار ناشناخته است، اسمش مطرح نیست، شرح‌حالش مطرح نیست، خصوصیاتش مطرح نیست، ایشان واقعا غریب است.
 مقداد را چه کسی می‌شناسد؟
و واقعا خدا رحمت کند مصطفی عقّاد را و باید تشکر کنیم از او که در فیلم «الرساله» این شخصیت بزرگ را در قالب یک اثر فاخر ــ انصافا فاخر است؛ به‌خصوص بخش مربوط به حمزه‌اش که خب بازیگرش هم بازیگر فوق‌العاده معروف و مهمی است، حقیقتا یک جلوه‌ای دارد ــ توانسته تا حدودی زندگی این بزرگوار را به تصویر بکشد؛ البته تا حدودی. و این کار بایستی انجام بگیرد. البته این کار در مورد دیگر صحابه پیغمبر هم باید انجام بگیرد: در مورد عمار همین کار باید بشود؛ در مورد جناب سلمان باید بشود؛ در مورد جناب مقداد [باید بشود]. مقداد را چه کسی می‌شناسد؟ چه کسی می‌داند که او چه کرد؟ حتّی درباره بعضی از اصحاب درجه یک دارد که بعد از پیغمبر «حاص حیصه»، مگر مقداد؛ فقط او بود که هیچ تکان نخورد؛ اینها خیلی مهم است؛ اینها را بایستی زنده کرد، احیا کرد. یا جناب جعفربن‌ابی‌طالب همین جور؛ به‌خصوص که زندگی جناب جعفر، ظرفیت هنری و ــ به تعبیر خودشان ــ ظرفیت درامی‌اش خیلی زیاد است؛ آن سفر به حبشه و کیفیت آن و رفتن و برگشتن و مانند اینها؛خیلی کار باکیفیتی است و از لحاظ هنری می‌شود [روی آن] پرداخت خوبی انجام داد. بنابراین آنچه در درجه اول می‌شود گفت، این است که این بزرگوار انصافا غریب است.
جناب حمزه مصداق (صَدَقوا ما عاهَدُوا ا...) است
علاوه بر این کارها، به نظر من آن فرمایش امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام) و آن روایت درباره جناب حمزه که نورالثقلین از خصال نقل میکند ــ من البتّه در نورالثّقلین دیدم، به خصال مراجعه نکردم ــ روایت مهمّی است. حضرت امام باقر(علیه‌السّلام) از امیرالمؤمنین‌(علیه‌السلام) نقل می‌کند این را ــ روایت مفصل است و یک تکه‌اش این است ــ لَقَد کنتُ عَاهَدتُ ا... تَعالی وَ رَسولَهُ اَنا وَ عَمّی حَمزَه وَ اَخی جَعفَرٌ وَ ابنُ عَمّی عُبَیدَه. همین عبیده‌بن‌حارث که اصلا کسی نمی‌شناسد این بزرگوار را؛ یکی از آن سه نفر بود که در جنگ بدر [به میدان] رفت، بعدها هم به شهادت رسید. هیچ کس اصلا از ایشان خبری ندارد؛ حضرت امیر اسم او را می‌آورد [و می‌فرماید]: من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده، عَلی اَمرٍ وَفَینا بِهِ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّی ا... عَلَیهِ وَ آلِه؛ بر یک موضوعی با هم توافق کردیم، با خدا و پیغمبرش معاهده کردیم؛ یعنی نشسته‌اند قرار گذاشته‌اند. امیرالمؤمنین جوان، با عموی مسنش جناب حمزه ــ که دو سال یا بنا به روایتی چهارسال از پیغمبر بزرگ‌تر بوده و ضمنا برادر رضاعی پیغمبر هم هست ــ با آن برادر و با آن پسر عمو نشسته‌اند و قرارداد بسته‌اند بر یک امری که قاعدتا «جهاد حتی الشهاده» است؛ یعنی ما در این راه، در این حرکت، بی‌محابا می‌رویم تا لحظه شهادت. بعد حضرت می‌فرماید: فَتَقَدَّمَنی اَصحابی؛ این رفقا، [این] سه نفر از من جلو افتادند وَ تَخَلَّفتُ بَعدَهُم لِما اَرادَ ا... عَزَّ وَ جَلَّ فَاَنزَلَ ا... فینا: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا ا... عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَه» تا آخر آیه. بعد می‌فرماید: حَمَزه وَ جَعفَرٌ و عُبَیدَه؛ این سه نفر «قَضی نَحبَه» هستند؛ وَ اَنا وَا... المُنتَظِر. خب، اینها خیلی مهم است؛ این‌که از زبان امیرالمؤمنین، این جور شخصیت‌ها تمجید بشوند و بزرگ بشوند و به رخ کشیده بشوند، نشان‌دهنده عظمت این موضوع و عظمت این شخصیت است.
 عزم راسخ و قدرت شناخت
شخصیت حمزه را عظمت بخشید
خود پیغمبر اکرم به نظر می‌رسد که از همان لحظه اول که ایشان شهید شد، خواستند از او الگو درست کنند؛ این‌که پیغمبر به او لقب «سیدالشهدا» دادند؛ و بعد [وقتی] وارد مدینه شدند و دیدند زن‌های انصار گریه می‌کردند، ناله می‌کردند، زاری می‌کردند ــ چون در جنگ اُحد ۷۰ نفر شهید شدند که چهار نفر از مهاجرین بودند و ۶۶ نفر از انصار به شهادت رسیده بودند ــ پیغمبر یک قدری گوش کرد، بعد فرمود حمزه گریه‌کننده ندارد. این خبر به گوش زن‌های مدینه رسید و همه گفتند قبل از این‌که برای شهید خودمان گریه کنیم بر حمزه گریه خواهیم کرد. پیغمبر وادارشان کرد دیگر؛ یعنی وادار کرد همه مدینه را [بر او گریه کنند]؛ پیغمبر غوغا درست کرد همه مدینه را برای جناب حمزه. معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر می‌خواهد حمزه را برجسته کند. او سیدالشهدا است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند. این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ برای همیشه تاریخ است و برای همه مسلمین است؛ بنابراین کار شما [تنها] مربوط به داخل کشور و ایران نیست؛ کاری دارید می‌کنید که اگر ان‌شاءا... خوب از آب دربیاورید ــ که من امیدوار هم هستم کارتان خوب از آب دربیاید ــ آن وقت خدمتی خواهد بود به همه کشورهای اسلامی؛ کشورهای عربی،‌ کشورهای با زبان‌های دیگر که اینها همه باید استفاده کنند و استفاده خواهند کرد و شاید هنرمندان آنها پیشقدم بشوند و کارهای بزرگی انجام بدهند.
خب، حالا کاری که ما باید بکنیم، [این است که] عناصر تشکیل‌دهنده شخصیت حمزه را باید مشخص بکنیم. یعنی یکی از کارهای بزرگ این است که چه شد و چه خصوصیتی [بود] که این شخصیت را در این حد عظمت بخشید. به نظر من این یکی از کارهاست. آن وقت اینها الگو بشود برای ماها که هم خودمان و هم دیگران از آن استفاده کنیم و به نظر من دو مورد از این عناصر مهم تشکیل‌دهنده شخصیت او، یکی «عزم راسخ» است و یکی «قدرت شناخت» که اینها را ما بایستی هر چه می‌توانیم ترویج کنیم. عزم راسخ؛ گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطلع است، یک چیزی را قبول هم دارد، اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفس بر طبق آن عمل نمی‌کند؛ اراده قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیین‌کننده است که این آدم با عزم راسخ [عمل کند].
آن روزی که جناب حمزه اسلام آورد ــ جناب حمزه سال هشتم بعثت اسلام آورد که این، مستند به منابع معروف است؛ یعنی اسدالغابه و دیگران، سال هشتم گفته‌اند‌ــ جزو سخت‌ترین اوقات پیغمبر بود؛ چون اسلام علنی شده بود، از اطراف و اکناف به پیغمبر حمله می‌کردند، به اصحاب پیغمبر حمله می‌کردند. البته این هست که جناب حمزه قبل از آن که مسلمان هم بشود از پیغمبر به طور جدی دفاع می‌کرد؛ از اول دفاع می‌کرد؛ و این [هم] هست که مثلا آن وقتی که جناب ابوطالب مشکلاتی داشت و حضرت امیرالمؤمنین را پیغمبر قبول کرد، ایشان [هم] جناب جعفر را از بچگی [به خانه خود آورد] یعنی از این قبیل چیزها در زندگی جناب حمزه هست که اینها مال قبل از اسلام است. این سختی‌هایی که شنیده‌ایم، مال همین سال‌هاست که در یک چنین شرایطی که مسلمان‌ها درنهایت محنت زندگی می‌کنند، این آدم در مسجدالحرام، کنار کعبه فریاد می‌زند که من مسلمان شدم و همه بدانید من به دین او ایمان آوردم.
اهمیت تشخیص درست
اینها خب آن شجاعت و آن عزم راسخ و تشخیص درست را [نشان می‌دهد] و این تشخیص درست خیلی مهم است. یاد بدهیم خودمان را و مردممان را به این‌که روی مسائل درست فکر کنیم و درست تشخیص بدهیم. وَ قالوا لَو کنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کنّا فی اَصحابِ السَّعیرِ* فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم؛ این‌که نشنویم، فکر نکنیم، تأمل نکنیم، گناه است؛ قرآن این جوری با صراحت این را بیان می‌کند. و خب حالا این بزرگوار بنا به فرمایش امیرالمؤمنین، به نقل امام باقر(علیه الصلاه و السلام) مصداق «صَدَقوا ما عاهَدُوا ا...» است؛ آن وقت این «صَدَقوا ما عاهَدُوا ا...» ــ یعنی صادقانه با معاهده الهی رفتار کردن ــ چه جوری است؟ شکل تمام و کاملش عبارت از این است که شخص از خودش مصداقی بسازد برای معارف الهی و برای دستورات الهی و برای راهی که خدا معین کرده و پیش پا گذاشته؛ یعنی خودش را مصداق آن قرار بدهد؛ این را ان‌شاءا... یاد بگیریم.
ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین علی عباسی (رئیس جامعه المصطفی العالمیه) و حجت‌الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی‌محمدی (مسوول همایش بین‌المللی حضرت حمزه سیدالشهدا) مطالبی
بیان کردند.



خواص جامعه همت کنند
و اگر خواص جامعه همت کنند برای تولید چنین شخصیت‌هایی، هریک از اینها خواهد توانست جامعه را در مواقع حساس نجات بدهد؛ واقعا این جوری است. ما اکتفا نکنیم به همین که حالا کسانی را تربیت کنیم یا موعظه کنیم یا از این کارها که حالا بالاخره باری‌به‌هرجهت، یک چیزی را قبول کنند؛ نه، سعی دستگاه‌ها بر این باشد ــ بحمدا... جامعه‌المصطفی در این زمینه‌ها می‌تواند مرکز فعالی باشد؛ در قم، مراکزی که اخیرا مدیریت کارآمد حوزه بحمدا... به وجود آورده می‌تواند یک چنین چیزهایی را تمهید کند؛ بعضی از دستگاه‌های تبلیغی هم در این زمینه خوب کار می‌کنند ــ شخصیت‌هایی را درست کنیم که این شخصیت‌ها خودشان مصداق باشند برای معارف الهی، معارف اسلامی و احکام اسلامی. اگر یک چنین شخصیت‌هایی درست بشوند، آن‌وقت دیگر تشکیل تمدن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگر مورد تردید نخواهد بود.
خداوند ان‌شاءا... به شماها اجر بدهد، شماها را موفق کند که بتوانید این کار را و کارهای بعدی را ان‌شاءا... با بهترین وجهی انجام بدهید. بنده هم به سهم خودم از همه شما آقایانی که دست‌اندرکار این قضیه هستید تشکر می‌کنم.
والسّلام‌علیکم‌ورحمه‌ا...