پل‌زدن از ادبیات به تجسمی

نقدی بر یک نمایشگاه عکس‌های صحنه‌پردازی شده

پل‌زدن از ادبیات به تجسمی

به گواه تاریخ می‌دانیم که شاهنامه‌ فردوسی یکی از مهم‌ترین منابع برای نگارگران بوده است. برای دورانی که نقاشی در پیوند با زبان و به‌عنوان شکلی روایی درک می‌شد، اهمیت شاهنامه دور از تصور هم نبود. ادامه‌ این سنت و نقش نقاشی در روایت را می‌توان تا سده‌ها بعد و  همین چند دهه قبل هم پیگیری کرد، تا زمانی که اشکال جدید روایتگری و رشد ابزارهای سرگرمی تصور ما از تصاویر روایی را تغییر دادند که تصور ما از نقاشی به‌عنوان زبان روایی دگرگون شود.

«سی‌گاه»، مجموعه‌ عکس‌های صحنه‌آرایی شده پندار پازارگادی در گالری «با» را شاید بتوان کوششی در جهت تداوم همان سنت در نظر گرفت اما آنچه او می‌کند ماحصل دورانی است که علنا زبان تصویری ــ به‌مانند قبل ــ روایت نمی‌کند بلکه مجموعه عکس‌های او را می‌توان ذیل کوشش دیگری در نظر گرفت که به اشکال مختلف در سال‌های اخیر بروز یافته است؛ کوشش برای یافتن یک بیان بصری برای آنچه مضمون یا معنای شاعرانه خوانده می‌شود. نمونه‌های متعددی از این تلاش را به‌خصوص در گرافیک می‌توان جست؛ جایی‌که ارجاع به ادبیات (مشخصا ادبیات کلاسیک) و ساختن یک مابه‌ازای بصری برای آن پرکاربرد است. در نمایشگاه، بیت یا ابیاتی از شاهنامه زیر عکس بر پلاکی نوشته و نصب شده است.
از اینها که بگذریم، مجموعه‌ یاد شده بر مضامینی تأکید می‌کند که معمولا با شاهنامه (و ادبیات کلاسیک فارسی به شکل کلی) قرین در نظر گرفته می‌شوند. این نگاه بیشتر می‌کوشد تا مفاهیمی عمدتا حکمت‌آموز را به شاهنامه و دیگر متون کلاسیک نسبت داده و آن را در قالب بیان بصری تصویر کند. در نمایشگاه سی‌گاه این تلاش در قالب پلاک‌های کوچکی ممکن شده که هنرمند در کنار هر فریم از عکس‌هایش نصب کرده و مضمون کلی عکس را روی آنها نوشته است؛ از «زن» گرفته تا «مرگ» یا «مهاجرت» و... . به نظر می‌رسد که این عناوین علاوه بر کاربرد ذکر شده قرار است یادآور شوند که شاهنامه را می‌توان با مضامینی که امروز مورد توجه هستند، منطبق کرد.
تا اینجا آنچه هنرمند پیش چشمان‌مان گذاشته، آمیزه‌ای از چند نظرگاه مختلف به شاهنامه و ادبیات کلاسیک فارسی به شکل عام بوده‌است اما به نظر می‌رسد که پازارگادی در ثبت عکس‌های مختلف مجموعه نگاه مشخصی نداشته است؛ این مسأله را می‌توان در تفاوت میان عکس‌های مختلف نمایشگاه مشاهده کرد. در حالی‌که صحنه‌ در چند عکس بیشتر کارکردی تمثیلی دارد و مکانی نامعلوم را تصویر می‌کنند در تعدادی دیگر از عکس‌ها، صحنه به‌سادگی در یک دفتر یا خانه چیده شده‌اند اما آنچه بیش از همه مجموعه‌ سی‌گاه را دچار مشکل می‌کند، بی‌دقتی‌های تکنیکی در چند فریم است که به نظر می‌رسد ناشی از همان مشکلی باشد که بالاتر ذکر شد. 
در حالی‌که چاپ، پاسپارتو یا قاب‌ها نشان از دقت در ارائه عکس‌ها دارد، دستکاری‌های دیجیتالی بر چند فریم بیش از حد خود را نشان می‌دهند. در حالی‌که در نمونه‌های موفق‌تر مجموعه عکاس با چیدن و طراحی صحنه‌، لباس و باقی جزئیات عکس را با دقت ثبت کرده است، در چند فریم تأثیر دستکاری دیجیتال به چشم می‌خورد و بیننده را آزار می‌دهد. به نظر می‌رسد دستکاری‌ها بیشتر در عکس‌هایی رخ داده که فکر اولیه آن‌چنان پرورده نیستند و در نتیجه هنرمند کوشیده تا عکس نهایی را به‌مدد اصلاحات و دستکاری‌های دیجیتالی آماده کند. این عدم یکدستی و حتی بی‌دقتی در مقابل ارائه‌ دقیق آثار بیشتر به چشم می‌آید و کیفیت مجموعه‌ سی‌گاه را دچار مشکل می‌کند.

حافظ روحانی - منتقد هنری