
پایان کارناوال سیاستپیشگی
کن هفتاد و پنجم درحالی به انتها رسید که حاشیههای بسیار بر متن آن غلبه داشت. حالا قله هنر سینما رسما و علنا میدان عرضاندام انواع و اقسام مطاع سیاست و تجارت اقلیتسازی و اکثریتسواری شده است. آیا از این هم عریانتر میشد کارناوال سیاستپیشگی راه انداخت؟ اوپنینگ این نمایش را یک ژنرال جنگی از قطب خودی رقم زد. میانهاش در تعلیق فمینیستها بود و فینالش را بسته بسته برگزار کرد.اما فارغ از اتفاقات ریز و درشت پرهیاهو و جنجالهای غیرسینمایی، در این دوره سینماگران کشورمان با فیلمهای اجتماعی، جلوهای پررنگ اما متناقض و سوالانگیز داشتند. با اینکه فیلمها را ندیدهایم ولی از خلاصه داستانها، تصاویر و ابراز نظر حاضران، میتوان به رویکرد غالب آثار در زمینه فروپاشی خانواده و همداستانی با برخی شعارهای روز موردنظر برپاکنندگان جشنواره وقوف یافت و حتی جمعبست این رویداد را نوعی مانیفست سیاسی علیه داشتهها و مردم سرزمینمان تلقی کرد.بازتاب پرخبر و آکنده از زرق و برق فرش قرمز و مناسبات فیمابین سلبریتیها در جشنواره کن (تا حد رفتار غیرمتعارف زن و شوهر سلبریتی ایرانی)، رسانههای داخلی را نیز تحت تأثیر قرار داد، رسانههایی که با مایههای مرعوبانه و گرایشات جانبدارانه تنور سربازگیری از بدنه سینمای ایران برای جشنوارههای خارجی را داغتر کردند.
محمدتقی فهیم - منتقد سینما