چهرهها
در ستایش قوهای سپید
مفهوم هواداری تیمهای فوتبال بهویژه در ایران با رفتار هواداران تیم فوتبال ملوان بندرانزلی چند پله پیشرفت داشته است. اساسا در ایران مفهوم هواداری فوتبال با آنچه در تیمهای حرفهای جهان فوتبال میدیدیم تفاوتهای آشکاری داشته است. نه که در دیگر ورزشگاهها شاهد فحاشی و سنگپرانی نباشیم اما این حجم از تعصب که به بروز خشونت منجر شود و البته تکرار مداوم آن را در کمتر کشور صاحبفوتبالی میتوان دید، چراکه اولین ابزار بازدارنده این هواداران خشونتطلب، محرومیت آنها از ورود به ورزشگاه و جریمههای کلان این تیمها از میزبانی و ... بوده است.
حالا اما هواداران ملوان بندرانزلی ثابت کردهاند در این حوزه حداقل در ایران پیشرو هستند. از احترام تمامقد این باشگاه به هواداران خود گرفته که آنها را در تمام سالهای سقوط به دسته پایینتر و کسرامتیازهایی که دامن آنها را گرفت در کنارخود میدیدند تا حالا که با قهرمانی در لیگ دستهاول توانستهاند به سطح اول فوتبال ایران بازگردند. انزلی یکی از معدود شهرهایی است که تیمهای متمول و بزرگ پایتخت در آن شهر، غریبه هستند.
به این معنا که تیم اول اهالی این شهر، ملوان است و بس. در زمان بازی این تیم، شهر رنگوبوی دیگری دارد و جنبوجوش مردم در سطح شهر هویداست. حالا قوهای سپید فوتبال ایران به لیگ برتر بازگشتهاند و پس از چند سال دوری از چنین شور و شعفی امسال دوباره شاهد آن خواهیم بود.
فرش به عرش میرسد؟
در همین فاصله یکساله از حضور عزتا.. ضرغامی در وزارتخانه میراث و گردشگری، او به یکی از پرخبرترین اعضای کابینه تبدیل شده است. هر چند تصمیمات و انتصابات عجیب و اظهارات پرحاشیه هم کم نداشته است، از انتصاب یک فرد بدون هیچ سابقه در حوزه فرش بر موزه فرش ایران گرفته تا بیاحتیاطی در دست گرفتن شیء تاریخی اما بیانصافی است این را هم نگوییم که بسیاری از اهالی رسانه به نوعی در رابطه با رفتارهای او مته به خشخاش میگذاشتند و حرفها، گفتهها و رفتارهایش را بزرگنمایی میکردند. او حالا در سفرش به مازندران در رابطه با صنایعدستی حرف زده و در بخشی از گفتههایش به فرش ایران اشاره و تصریح کرده است: «صنعت فرش یکی از مصادیق بارز صنایعدستی است که در سالهای اخیر با مجوزهای قانونی این صنعت به حوزه صمت منتقل شد. البته بهتازگی گفتوگوهایی برای بازگشت صنعت فرش به خانه اصلی خودش صورت گرفت که نیاز به بررسی دارد تا تصمیم نهایی اخذ شود.» گفتههای او کمی دوستداران صنایع دستی ایران را خوشبین کرده است. با روی کار آمدن ضرغامی، طرح جداسازی مرکز ملی فرش ایران از وزارت صمت و پیوستن آن به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مطرح شد. این طرح که در اردیبهشت امسال از سوی رئیس مرکز ملی فرش منتفی اعلام شده بود، حالا بار دیگر با تاکید جدید وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مبنی بر بازگشت مرکز ملی فرش به این وزارتخانه، منتفی و تمام شده به نظر نمیرسد.
مدرک و دیگر هیچ
شمایل دهه عجیب شصت را میتوانیم در وضعیت نظام آموزشی آن زمان مشاهده کنیم، هرم جمعیتی ایران به گونهای بود که حجم قابلتوجهی دانشآموز به نظام آموزشی افزوده شده بود و جریانهایی به یکباره چنان حجمی از مدرکگرایی را تبلیغ میکردند که کمتر خانوادهای را میشد در آن زمان یافت که کعبه آمالشان برای فرزندانشان مدرک لیسانس نباشد. همین ذهنیت چنان غالب شده بود که تا چند دهه پس از آن ادامه داشت. به این معنا که خانوادهها تنها راه رستگاری فرزندان را تحصیلات آکادمی میدانستند اما خیلی زود پیامدهای منفی این وضعیت به چشم آمد. یکی از آشکارترینشان حجم قابلتوجه فارغالتحصیل بیکار بود که به جامعه اضافه میشد. این فارغالتحصیلان بدون مهارت بودند و همین کارشان را سختتر میکرد. ثبتنام نشدن بسیاری از داوطلبان کنکور با وجود مجاز شدن در انتخاب رشته در چند سال گذشته نشان داد این ذهنیت هم آرامآرام دارد از بین میرود. حالا محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور هم دوباره هشدار داده، مدرکگرایی بدون توجه به نیازهای بازار یکی از مهمترین مشکلات کشور در نظام آموزشی و تربیتی است. او گفته باید در زمینه تربیت نیروی متخصص در بنگاههای کوچک اقتصادی و همچنین مشاغل خانگی سرمایهگذاری اساسی شود.
احساسی که مُرد
اینکه تیمهای محبوب و پرطرفدار فوتبال یکباره به اسطورههای خود پشت میکنند، بیسابقه نیست. هنوز یادمان نرفته که رئال مادرید، ایکر کاسیاس را به بدترین شکل ممکن از تیمش کنار گذاشت یا در همین تیم، رائول یا حتی راموس را میتوانیم مثال بزنیم. حتی لیونل مسی و بارسلونا که رکوردی در این باشگاه نیست که ردی از این بازیکن در آن هویدا نباشد. تازهترین نمونه از این روابط شکستخورده را باید به نام رابرت لواندوفسکی و بایرن مونیخ سند بزنیم. رابطهای که شاید با شناخت زمینهایمان از فوتبال آلمان باورنکردنی باشد. او با زدن ۳۴۴ گل، نقش پررنگی در قهرمانیهای داخلی و بینالمللی سالهای اخیر بایرن داشت، با این حال، موضع سختگیرانه باشگاه علیه جداییاش میتواند یک پایان تلخ را رقم بزند. ستاره لهستانی که یک سال دیگر از قراردادش باقی مانده، برای اولین بار، علیه بایرن مصاحبه تندی داشته و تاکید کرده حسی که نسبت به این باشگاه داشت، مرده است. ماه گذشته بود که لواندوفسکی ۳۳ساله درخواست جداییاش را به باشگاه ارائه کرد ولی مدیران بایرن بهشدت با آن مخالفت کردند. او در واکنش به مخالفت باشگاه گفت: «من فقط میخواهم از بایرن جدا شوم اما آنها نخواستند به حرف من گوش کنند. چیزی درون من مرد و اوضاع دیگر مثل قبل نمیشود.»
بچرخ تا بچرخیم
بیش از صد روز از آغاز درگیری روسیه و اوکراین میگذرد، یکی از پیامدهای این جنگ از همان ابتدا تحریم افراد روس در جایجای جهان بود، از حذف تیم ملی فوتبال روسیه در مقدماتی جامجهانی گرفته تا اجازه نیافتن تنیسورهای روس به ویمبلدون و حتی حذف کرسی داستایوسکی در دانشگاهی در میلان ایتالیا! این ماجرا آنقدر شور بود که حتی صدای بسیاری از مخالفان روسی را هم درآورد اما حالا وزارت خارجه روسیه در واکنش به تحریمهای اقتصادی روزافزون واشنگتن علیه این کشور، جمعی از شهروندان آمریکایی از جمله رئیس کمپانی نتفلیکس را در فهرست سیاه خود قرار داده است. روسیه برای تحریم رئیس نتفلیکس دلایل خوب و موجهی دارد، کمپانی نتفلیکس تنها چند روز پس از حمله روسیه به اوکراین اعلام کرد از قانون جدید روسیه که سرویسهای بزرگ استریم را به پخش ۲۰ کانال دولتی این کشور از جمله انتیوی و چنل وان ملزم میکند، پیروی نخواهد کرد. این غول صنعت استریم، اوایل اسفند نیز اعلام کرد تمام تولیدات انحصاری خود را در روسیه متوقف میکند و سپس بساط خود را بهطور کامل از این کشور جمع کرد. نتفلیکس از سال ۲۰۱۶ سرویس استریم خود را در روسیه راهاندازی کرده بود. این کمپانی به دنبال اتخاذ سیاستهای جدید علیه روسیه، ۷۰۰هزار مشترک خود را در این کشور از دست داد.
مفهوم هواداری تیمهای فوتبال بهویژه در ایران با رفتار هواداران تیم فوتبال ملوان بندرانزلی چند پله پیشرفت داشته است. اساسا در ایران مفهوم هواداری فوتبال با آنچه در تیمهای حرفهای جهان فوتبال میدیدیم تفاوتهای آشکاری داشته است. نه که در دیگر ورزشگاهها شاهد فحاشی و سنگپرانی نباشیم اما این حجم از تعصب که به بروز خشونت منجر شود و البته تکرار مداوم آن را در کمتر کشور صاحبفوتبالی میتوان دید، چراکه اولین ابزار بازدارنده این هواداران خشونتطلب، محرومیت آنها از ورود به ورزشگاه و جریمههای کلان این تیمها از میزبانی و ... بوده است.
حالا اما هواداران ملوان بندرانزلی ثابت کردهاند در این حوزه حداقل در ایران پیشرو هستند. از احترام تمامقد این باشگاه به هواداران خود گرفته که آنها را در تمام سالهای سقوط به دسته پایینتر و کسرامتیازهایی که دامن آنها را گرفت در کنارخود میدیدند تا حالا که با قهرمانی در لیگ دستهاول توانستهاند به سطح اول فوتبال ایران بازگردند. انزلی یکی از معدود شهرهایی است که تیمهای متمول و بزرگ پایتخت در آن شهر، غریبه هستند.
به این معنا که تیم اول اهالی این شهر، ملوان است و بس. در زمان بازی این تیم، شهر رنگوبوی دیگری دارد و جنبوجوش مردم در سطح شهر هویداست. حالا قوهای سپید فوتبال ایران به لیگ برتر بازگشتهاند و پس از چند سال دوری از چنین شور و شعفی امسال دوباره شاهد آن خواهیم بود.
فرش به عرش میرسد؟
در همین فاصله یکساله از حضور عزتا.. ضرغامی در وزارتخانه میراث و گردشگری، او به یکی از پرخبرترین اعضای کابینه تبدیل شده است. هر چند تصمیمات و انتصابات عجیب و اظهارات پرحاشیه هم کم نداشته است، از انتصاب یک فرد بدون هیچ سابقه در حوزه فرش بر موزه فرش ایران گرفته تا بیاحتیاطی در دست گرفتن شیء تاریخی اما بیانصافی است این را هم نگوییم که بسیاری از اهالی رسانه به نوعی در رابطه با رفتارهای او مته به خشخاش میگذاشتند و حرفها، گفتهها و رفتارهایش را بزرگنمایی میکردند. او حالا در سفرش به مازندران در رابطه با صنایعدستی حرف زده و در بخشی از گفتههایش به فرش ایران اشاره و تصریح کرده است: «صنعت فرش یکی از مصادیق بارز صنایعدستی است که در سالهای اخیر با مجوزهای قانونی این صنعت به حوزه صمت منتقل شد. البته بهتازگی گفتوگوهایی برای بازگشت صنعت فرش به خانه اصلی خودش صورت گرفت که نیاز به بررسی دارد تا تصمیم نهایی اخذ شود.» گفتههای او کمی دوستداران صنایع دستی ایران را خوشبین کرده است. با روی کار آمدن ضرغامی، طرح جداسازی مرکز ملی فرش ایران از وزارت صمت و پیوستن آن به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مطرح شد. این طرح که در اردیبهشت امسال از سوی رئیس مرکز ملی فرش منتفی اعلام شده بود، حالا بار دیگر با تاکید جدید وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مبنی بر بازگشت مرکز ملی فرش به این وزارتخانه، منتفی و تمام شده به نظر نمیرسد.
مدرک و دیگر هیچ
شمایل دهه عجیب شصت را میتوانیم در وضعیت نظام آموزشی آن زمان مشاهده کنیم، هرم جمعیتی ایران به گونهای بود که حجم قابلتوجهی دانشآموز به نظام آموزشی افزوده شده بود و جریانهایی به یکباره چنان حجمی از مدرکگرایی را تبلیغ میکردند که کمتر خانوادهای را میشد در آن زمان یافت که کعبه آمالشان برای فرزندانشان مدرک لیسانس نباشد. همین ذهنیت چنان غالب شده بود که تا چند دهه پس از آن ادامه داشت. به این معنا که خانوادهها تنها راه رستگاری فرزندان را تحصیلات آکادمی میدانستند اما خیلی زود پیامدهای منفی این وضعیت به چشم آمد. یکی از آشکارترینشان حجم قابلتوجه فارغالتحصیل بیکار بود که به جامعه اضافه میشد. این فارغالتحصیلان بدون مهارت بودند و همین کارشان را سختتر میکرد. ثبتنام نشدن بسیاری از داوطلبان کنکور با وجود مجاز شدن در انتخاب رشته در چند سال گذشته نشان داد این ذهنیت هم آرامآرام دارد از بین میرود. حالا محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور هم دوباره هشدار داده، مدرکگرایی بدون توجه به نیازهای بازار یکی از مهمترین مشکلات کشور در نظام آموزشی و تربیتی است. او گفته باید در زمینه تربیت نیروی متخصص در بنگاههای کوچک اقتصادی و همچنین مشاغل خانگی سرمایهگذاری اساسی شود.
احساسی که مُرد
اینکه تیمهای محبوب و پرطرفدار فوتبال یکباره به اسطورههای خود پشت میکنند، بیسابقه نیست. هنوز یادمان نرفته که رئال مادرید، ایکر کاسیاس را به بدترین شکل ممکن از تیمش کنار گذاشت یا در همین تیم، رائول یا حتی راموس را میتوانیم مثال بزنیم. حتی لیونل مسی و بارسلونا که رکوردی در این باشگاه نیست که ردی از این بازیکن در آن هویدا نباشد. تازهترین نمونه از این روابط شکستخورده را باید به نام رابرت لواندوفسکی و بایرن مونیخ سند بزنیم. رابطهای که شاید با شناخت زمینهایمان از فوتبال آلمان باورنکردنی باشد. او با زدن ۳۴۴ گل، نقش پررنگی در قهرمانیهای داخلی و بینالمللی سالهای اخیر بایرن داشت، با این حال، موضع سختگیرانه باشگاه علیه جداییاش میتواند یک پایان تلخ را رقم بزند. ستاره لهستانی که یک سال دیگر از قراردادش باقی مانده، برای اولین بار، علیه بایرن مصاحبه تندی داشته و تاکید کرده حسی که نسبت به این باشگاه داشت، مرده است. ماه گذشته بود که لواندوفسکی ۳۳ساله درخواست جداییاش را به باشگاه ارائه کرد ولی مدیران بایرن بهشدت با آن مخالفت کردند. او در واکنش به مخالفت باشگاه گفت: «من فقط میخواهم از بایرن جدا شوم اما آنها نخواستند به حرف من گوش کنند. چیزی درون من مرد و اوضاع دیگر مثل قبل نمیشود.»
بچرخ تا بچرخیم
بیش از صد روز از آغاز درگیری روسیه و اوکراین میگذرد، یکی از پیامدهای این جنگ از همان ابتدا تحریم افراد روس در جایجای جهان بود، از حذف تیم ملی فوتبال روسیه در مقدماتی جامجهانی گرفته تا اجازه نیافتن تنیسورهای روس به ویمبلدون و حتی حذف کرسی داستایوسکی در دانشگاهی در میلان ایتالیا! این ماجرا آنقدر شور بود که حتی صدای بسیاری از مخالفان روسی را هم درآورد اما حالا وزارت خارجه روسیه در واکنش به تحریمهای اقتصادی روزافزون واشنگتن علیه این کشور، جمعی از شهروندان آمریکایی از جمله رئیس کمپانی نتفلیکس را در فهرست سیاه خود قرار داده است. روسیه برای تحریم رئیس نتفلیکس دلایل خوب و موجهی دارد، کمپانی نتفلیکس تنها چند روز پس از حمله روسیه به اوکراین اعلام کرد از قانون جدید روسیه که سرویسهای بزرگ استریم را به پخش ۲۰ کانال دولتی این کشور از جمله انتیوی و چنل وان ملزم میکند، پیروی نخواهد کرد. این غول صنعت استریم، اوایل اسفند نیز اعلام کرد تمام تولیدات انحصاری خود را در روسیه متوقف میکند و سپس بساط خود را بهطور کامل از این کشور جمع کرد. نتفلیکس از سال ۲۰۱۶ سرویس استریم خود را در روسیه راهاندازی کرده بود. این کمپانی به دنبال اتخاذ سیاستهای جدید علیه روسیه، ۷۰۰هزار مشترک خود را در این کشور از دست داد.