روایتی از آقای معمولی

روایتی از آقای معمولی

تفاوت و تنوع در سوژه، باعث شده در سال‌های اخیر، مخاطبان بیشتری به تماشای فیلم‌های مستند رغبت پیدا کنند. مستند، این فرصت را فراهم می‌کند که فیلمساز به سراغ موضوعاتی ناب برود که هم این ناب بودن و هم واقعیت‌گرایی سوژه، به جذاب شدن آن کمک می‌کند. در این میان، یکی از گونه‌های فیلم‌های مستند، مستند ورزشی است. گونه‌ای جذاب که اتفاقا علاقه‌مندان زیادی دارد. در میان تمامی ورزش‌ها هم هیچ ورزشی مثل فوتبال طرفدار ندارد. به همین دلیل صالح بهشتی، مستندساز جوان به سراغ سوژه‌ای فوتبالی رفته است. سوژه‌ای که از دل آن یک مجموعه مستند بیرون آمده که از شبکه مستند پخش می‌شود. مستندی که به زندگی و ابعاد شخصیتی و ورزشی یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول می‌پردازد. نام این مستند نیز برگرفته از لقبی است که این شخصیت در مصاحبه‌ای به آن اشاره می‌کند و خود را آقای معمولی معرفی می‌کند.

صالح بهشتی در گفت‌وگو با جام‌جم درباره مستند «آقای معمولی» می‌گوید: روزی که آقای یورگن کلوپ، سرمربی لیورپول شد.در کنفرانس خبری خیلی به او اصرار کردند لقبی انتخاب کند و او نیز فکر کرد و گفت من آقای معمولی هستم. علت این بود که مورینیو که سرمربی چلسی در آن زمان بود، به‌خاطر موفقیت‌هایی که به‌دست آورده بود، نام خود را آقای خاص گذاشته بود. به نوعی این لقب را یورگن به شوخی گفت که من آقای معمولی هستم و واقعا این معمولی بودن را در خیلی از رفتارها و شخصیت او می‌توان یافت. او بدون این‌که کار عجیبی کند و رفتارهای عجیب یا مصاحبه‌ای خاص داشته باشد، مانند پدری که در زمین فوتبال آمده و بچه‌های خود را به سمت رشد هدایت می‌کند، با تلاش و کوشش و ظاهر متعارف مسیر خود را پیش می‌برد و به نظرم جزو افرادی است که در عین معمولی بودن توانست خاص باشد. بهشتی در ارتباط با این‌که چطور سراغ سوژه فوتبالی رفته است، بیان می‌کند: سوژه‌های فوتبالی برای من جذاب بوده و همیشه مستندهایی را که در رابطه با اسطوره‌های ورزشی ساخته می‌شد، پیگیری می‌کردم. اما جرقه سوژه مستند آقای معمولی ابتدا به این صورت در ذهن من زده شد که یکی از دوستانم که مترجم کتاب‌های ورزشی و اجتماعی است، کتابی به نام شور به پا کن را ترجمه کرد که من همان‌جا با شخصیت یورگن کلوپ آشنا شدم. برتری کتاب این بود که از رویکرد زندگینامه معمولی حذر  و ابعاد شخصیتی این آدم را بررسی کرده بود. در نهایت این شخصیت آن‌قدر برای من جذاب بود که تصمیم گرفتم مستندی درباره ایشان بسازم. ابتدا این کار را برای فضای مجازی ساختم اما پس از مدتی متوجه شدم آن‌قدر ابعاد این کار می‌تواند بزرگ‌تر باشد که به فکرساخت مستندش افتادم. بهشتی در ادامه به روند تولید مستند اشاره کرده و می‌گوید: من کار را به طور کامل ساختم، به امید این‌که جایی از من بگیرند که شبکه مستند اعلام آمادگی کرد. به‌نظرم این اعلام آمادگی از سوی شبکه مستند نیز دو علت داشت. اولین دلیل این‌که مدیرانی که الان در شبکه مستند هستند کار مستند زیاد کرده‌اند و این نقطه قوت مدیریت کنونی شبکه مستند است و همچنین جوانی این مدیران، به پویایی شبکه کمک کرده. آنها از کارهایی که سازنده با ذوق و دغدغه جلو آمده حمایت می‌کنند و در کنار این، بدون اغراق باید بگویم خود کار هم کار خوبی بود.
 انتخاب غزل شاکری برای روایت
این کارگردان جوان در ارتباط با انتخاب غزل شاکری برای روایت این مستند فوتبالی بیان می‌کند: کار قرار نبود فقط درباره فوتبال و مستطیل سبز باشد، بلکه به ابعاد مختلف زندگی یورگن کلوپ، خانواده او و نگاهش به زندگی و موفقیت پرداختیم و به همین دلیل استفاده از یک نریتور خانم که جنبه‌های عاطفی و دراماتیک را پوشش دهد بسیار به نظرمان مناسب‌تر بود. در واقع، دلیل انتخاب ما، بعد احساسی و شورانگیز کار بود و بعد هم که نتیجه کار را دیدیم به نظر کاملا جواب داده بود. ما ۳۰ گوینده مرد داریم و تک‌راوی زن است که تنوع مناسبی را شکل داده. خود خانم غزل شاکری هم با این‌که به اندازه ما فوتبالی نبود به سوژه و داستان زندگی این شخصیت علاقه‌مند شد و این نشان می‌دهد مسیر را اشتباه نرفتیم. بهشتی، کار پژوهشی این مستند را کاری زمانبر می‌داند و می‌گوید: کار پژوهش خیلی طولانی شد، به این علت که سراغ هر منبعی می‌رفتیم، چه تصویری و چه مکتوب. مصاحبه‌های دیگران درباره این آدم و مصاحبه‌های او را برای کار کردن پیدا می‌کردیم و هر بار حیف‌مان می‌آمد این را اضافه نکنیم. جمع کردن و سازمان‌یافته کردن این میزان اطلاعات سخت بود و از این نظر هم کار پژوهش طولانی شد. وی همچنین درباره اهمیت مستندهای آرشیوی بیان می‌کند: در همه جای دنیا، مساله پژوهش در مستندسازی بسیار اهمیت دارد. حتی مستندهایی که کاملا آرشیو است به پژوهش عمیق‌تری نیاز دارند، زیرا تصاویری که در اختیار دارند محدود است و اینها می‌طلبد کار را با پژوهش بیشتر عمق ببخشند. از سوی دیگر، برخی مستندهای تولیدی وجود دارد که با فلان شخصیت بزرگ مصاحبه می‌کنند و در مستند قرار می‌دهند.
بسیار از مستندهای تولیدی در ایران اعتبار خود را از مصاحبه با افراد سرشناس به دست می‌آورند. عده‌ای از مدیران هم نگاه‌شان این است که با چه کسی مصاحبه کردید یا فرضا چند جلسه تصویربرداری داشتید و همین معیاری می‌شود برای این که بگویند احتمالا مستند خوبی است و بیشتر به آن ارزش و بها بدهند. بنابراین اگر مستندی بر اساس آرشیو ساخته شده باشد روی آن برچسب آرشیوی می‌خورد و به همین دلیل از نظر عده‌ای کار کوچکی محسوب می‌شود. در حالی‌که در دنیا برعکس است و برای کار آرشیوی ارزش زیادی قائل هستند. زیرا ارزش مستند را به پژوهش آن می‌دانند.

یک تجربه فوتبالی

بهشتی که «آقای معمولی»، اولین تجربه او در فیلمسازی است، علاقه همزمان به فوتبال و فیلمنامه‌نویسی را دلیل اصلی ساخت این مستند می‌داند و می‌گوید: شخصیت یورگن کلوپ برای من شخصیتی دراماتیک بود و ابعاد مختلف داشت که مثل کاراکتر سینمایی به آن نگاه کردم. من حدود هفت‌هشت سال تدوین می‌کردم و علاقه اصلی‌ام، فیلمنامه‌نویسی و داستانی ساختن بود. آقای معمولی، مستندی ۱۲۹دقیقه است که در قالب چهار قسمت 30دقیقه‌ای هر هفته سه‌شنبه‌ها از شبکه مستند سیما پخش می‌شود. قرار است نسخه بلند آقای معمولی در جشنواره مستند هم روی آنتن برود، چراکه به گفته کارگردان آقای معمولی، جشنواره مستند شبکه مستند این امکان را فراهم می‌کند که باکس‌های طولانی برای این کار در نظر گرفته شود. 

نسیم اسدپور -گروه رسانه