آهنگساز خاطرهانگیز دهه شصتیها درگذشت
آونگ خاطرات ما
ونجلیس درگذشت، این میتواند کوتاهترین خبر از اتفاقی باشد که میان موج بلند مرگهای این روزها گم شود؛ خبر مرگ آهنگساز یونانی اما اینچنین نیست. کلیدواژه نام او یعنی ونجلیس درست مثل رایحهای خاطرهانگیز است که هر وقت و هرجا آن را بو بکشیم، یاد دوران عجیب فراغتهای محدود دهه 60 میافتیم، زمانهای که ونجلیس و کیتارو از معدود مجازان موسیقی الکترونیک بدون کلام (اینسترومنتال) بودند که در سبد خوراک فرهنگی ما روی کاستهای شیشهای به دستمان میرسید. ادامه خبر کوتاه این است که او در ۷۹ سالگی در بیمارستانی در فرانسه چشم از جهان بستهاست. تصویر من از مرگ او اما نه پیرمردی رنجور است که خسته از بیماری لمیده روی تختی بیمارستانی، که بدون شک طنین قطعه «فتح بهشت» اوست وقتی ژرار دپاردیو یا همان کریستفکلمب پا به قاره مکشوفش گذاشتهاست. قطعهای که خیلی زود شد مصداق درست شکوه حماسه در موسیقی. هر وقت هر جا هر کسی خواست به تصویر و پیامش حماسه اضافه کند تنها کافی بود این قطعه کوتاه موسیقی ونجلیس را پیوست تصاویرش کند. شمایل او در نقش موسیقی زمانه ما محدد به موسیقیفیلمهای ساخته شده از او نیست، برای ما مهم نبود موسیقی فیلم «ارابههای آتش» او اسکار گرفتهاست که اساسا پیش از آنکه این فیلم با موسیقی او را دیدهباشیم، موسیقی او را روی برنامهها و ولههای تصویری دیگر در تلویزیون دیدهبودیم. از موسیقی عنوانبندی مجموعه عروسکی سرزمین حیوانات (شترجان) گرفته تا موسیقی گزارش هفتگی عصر جمعهها و مسابقه علمی شبکه دو که آن روزها از پرطرفدارها بود. کودکی نسلی از ما آمیخته با ساختههای او و با مرگ او ما حالا یکی از آواهای ثابت کودکیمان را خاک کردهایم.
تیتر خبرها